سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < اردیبهشت 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 135
  • دیروز: 137
  • 7 روز قبل: 813
  • 1 ماه قبل: 4213
  • کل بازدیدها: 173638



  • رتبه



     
      قماربازی روی آنتن زنده ...

    قماربازی روی آنتن زنده

    فارغ از رای و نظر فقها، حرمت این عمل به بداهت دو ضرب در دو است. چه کسی می‌تواند ادعا کند کمک کردن چند هزار نفر به میلیاردر شدن یک یا چند نفر در یک شب بدون اشکال است؟ مدت‌ها است هر شبکه‌ای از تلویزیون را که تماشا می‌کنیم، یک نفر دارد مردم را تشویق می‌کند که گزینه مورد نظر را به فلان شماره پیامک کنید تا در قرعه‌کشی یک دستگاه خودرو یا مقدار زیادی پول نقد شرکت داده شوید. در بسیاری از این پیامک‌ها و یا مسابقات تلفنی، مبالغی از مخاطب کسر می‌شود که هزینه آن گرچه برای یک نفر زیاد نیست، اما درنهایت تبدیل به چند ده میلیارد پول می‌شود که سودش نه به نفع عموم مردم که در جیب چند نفر سرازیر می‌شود. به طور مثال در یکی از برنامه‌های پرمخاطب سیما، از مردم خواسته شد در ازای پرداخت روزانه مبلغ ششصد تومان در یک قرعه‌کشی پنج میلیون تومانی که در 100 روز به 100 نفر داده می‌شود شرکت کنند. مجری مدعی شده تا کنون 500 هزار نفر در این طرح شرکت کرده‌اند که با یک محاسبه سرانگشتی از تعداد شرکت کنندگان و مبلغ پیامک‌های ارسالی، به این نتیجه می‌رسیم که 30 میلیارد تومان درآمد حاصل از این کار است که فقط 500 میلیون آن جایزه داده می‌شود، پس بیست و نه میلیارد و پانصد میلیون دیگر به چه کسی می‌رسد؟ متاسفانه صداوسیما علیرغم رسالتی که در ترویج سبک زندگی ایرانی-اسلامی دارد و با توجه به نقدهایی که در خصوص عدم نیل به این هدف به آن وارد شده است، نه تنها ترتیب اثری نمی‌دهد بلکه روزبه‌روز شاهد افزایش برنامه‌هایی هستیم که قرابتی با شرع و احکام شرعی ندارد. گاهی این پدیده در قالب نظرسنجی و گاهی در پیش‌بینی مسابقات ورزشی به‌خصوص فوتبال مطرح می‌شود؛ اخیرا نیز موج گسترده‌ای در معرفی اپلیکیشن های مختلف به راه افتاده است. حال سوالی در اینجا ایجاد می‌شود که آیا این مدل از شرکت در مسابقات و یا طرح‎های پیامکی چیزی شبیه قمار و یا خرید بلیت بخت‌آزمایی است؟ سابقه قمار در ایران گرچه قمار در ایران هیچ‌گاه فراگیر نبوده، اما آلاتی همچون تخته نرد، پاسور و… به عنوان ابزاری برای قمار محسوب می‌شد و در حکومت پهلوی دوم با گسترش کازینوها جنبه قانونی به خود گرفت. با پیروزی انقلاب فعالیت قمارخانه‌ها غیرقانونی اعلام شد و بنا بر ماده ۷۰۵ کتاب تعزیرات، قماربازی با هر وسیله‌ای ممنوع بوده و مرتکبین آن به یک تا شش ماه حبس یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شوند و در صورت تجاهر به قماربازی به هر دو مجازات محکوم می‌گردند. اما هر از چند گاهی ظهور قالب‌های جدید، بحث قمار را زنده می‌کنند. حتی در یک دوره‌ای بلیط های بخت‌آزمایی ارمغان بهزیستی را می‌فروختند و علیرغم اینکه گفته می‌شد سود حاصل از آن در کارهای خیر صرف می‌شود، اما حرف‌وحدیث ایجاد کرد و به‌ مرور زمان جمع شد. تا مدتی فعالیتی که شبهه قمار داشته باشد و به‌طور قانونی فعالیت کند دیگر وجود نداشت، تا اینکه پای مسابقات پیامکی و معرفی اپلیکیشن به صداوسیما باز و موجب شد با استفتاء مردم، مراجع عظام تقلید هم به این موضوع ورود کنند. اتفاق فقها بر حرمت مسابقات پیامکی این مسئله را می‌توان از ابعاد مختلفی مورد ارزیابی قرار داد ولی در بدو امر باید دید مراجع عظام تقلید چه حکمی در این خصوص دارند. آیت الله خامنه‌ای بنابر نظر حضرت آیت الله خامنه‌ای اگر در قبال شرکت در قرعه‌کشی چیزی دریافت نشود و کسر کردن پول تنها درازای هزینه پیامک باشد، فی‌نفسه اشکال ندارد؛ اما اگر مبلغی به علت شرکت در قرعه‌کشی کسر می‌شود، به شکلی که با پول آن‌ها جایزه تهیه شده و به شرکت‌کنندگان داده می‌شود، حالت شرعی ندارد و همان شرط‌بندی حرام است. یک عده بدون اینکه زحمتی بکشند، پولی را دریافت می‌کنند که در ازای آن کاری انجام نداده و طرح آن‌ها هیچ بازتاب سودمندی برای جامعه ندارد. آیت الله مکارم شیرازی آیت‌الله مکارم شیرازی این کار را درواقع نوعی بخت‌آزمایی جدید می‌دانند که آن را به شکل ارسال پیامک درآورده‌اند. به اعتقاد ایشان شرکت در آن جایز نیست و هدیه‌ای که می‌دهند شبیه هدیه‌ای است که در بخت‌آزمایی یا قمار و مانند آن می‌دهند؛ متاسفانه هر روز یک راه جدیدی برای جذب اموال مردم تولید می‌کنند و مردم را به کارهایی که مشروع نیست می‌کشانند. آیت‌الله سیستانی همچنین از آیت‌الله سیستانی سه سؤال در اینباره پرسیده شده است؛ یکی اینکه حکم شرعی این کار چیست؟ سؤال دوم اینکه آیا شرکت در این مسابقه و قرعه‌کشی جایز است؟ و سؤال سوم اینکه آیا مالک هدیه‌ای که می‌دهند می‌شویم یا خیر؟ ایشان در پاسخ سؤال اول فرموده‌اند که اصل این کار شرعی نیست و جایز نیست، بنابراین پاسخ سؤال دوم این است که وقتی این عمل صحیح نباشد شرکت کردن در آن هم جایز نیست. در پاسخ به سؤال سوم نیز گفته شده، اگر شرکتی که به شما هدیه یا جایزه می‌دهد خصوصی باشد می‌توانید مالک آن هدیه شوید؛ اما اگر آن شرکت دولتی باشد، آن هدیه یا جایزه به‌عنوان مجهول‌المالک است و باید با نماینده مرجعتان مصالحه کنید و آن هدیه را که دریافت کردید حلالش کنید. به‌طورکلی این‌گونه استباط می‌شود که این فعالیت‌ها، به هر شکلی که باشد اعم از نظرسنجی، پیش‌بینی یا معرفی اپلیکیشن، اگر پولی مازاد بر تعرفه پیامک دریافت نشود مانعی ندارد، ولی اگر پولی مازاد بر تعرفه دریافت شود حکم قمار را دارد و جایزه‌ای که از محل این درآمد داده شود محل اشکال است. بی توجهی به حکمی صریح فارغ از رأی و نظر فقها، حرمت این عمل به بداهت دو ضرب در دو است. چه کسی می‌تواند ادعا کند کمک کردن چند هزار نفر به میلیاردر شدن یک یا چند نفر در یک شب بدون اشکال است؟ یک عده بدون اینکه زحمتی بکشند، پولی را دریافت می‌کنند که در ازای آن کاری انجام نداده و طرح آن‌ها هیچ بازتاب سودمندی برای جامعه ندارد. در قرآن کریم قمار با واژه میسر شناخته می‌شود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ»؛ برای همین در تعلیل حرمت قمار گفته شده مالی است که آسان به دست آمده و در قبال آن کاری انجام نشده است.

    بنابر این تعریف و همچنین نکته‌ای که در پاسخ آیت‌الله مکارم گذشت، این اقدامات طرح‌های جدید قمار و بخت‌آزمایی است و متاسفانه در صداوسیمای جمهوری اسلامی این مسابقات با قوت روزافزون در حال اجرا است و انتظار می‌رود با توجه به نظر مراجع، بساط این مسابقات پیامکی جمع شود

    موضوعات: بیانات رهبری, بزرگان, اجتماعی, احکام, علمی, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
    [شنبه 1397-09-10] [ 01:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      وقتی صبر جایگزین خدمت می شود ...

    وقتی صبر جایگزین خدمت می شود

    به جای دعوت به صبر، کمک کنید!

    بهتر است بیش از آنکه از واژه صبر برای تسکین درد دردمندان استفاده کنیم در عمل کاری کنیم که آن ها از مشکلات خود فاصله بگیرند و در حقیقت تسکین عملی داده شوند.

    صبر، صابر، صابرین

    بسیاری از بزرگان و مسئولین مکرر از واژه صبر استفاده می کنند و در جواب کسانی که محتاج کمک هستند نسخه ای به نام صبر را پیشنهاد می کنند. به طور مثال وقتی یک روستای محروم برق و آب ندارند و یا اگر کسی که فقر و نداری بی تابش کرده است و امثال این موارد آن ها را به صبر دعوت می کنند. همین گستردگی استفاده از این مفهوم موجب شد بیشتر در اینباره تامل کرده و پیرامون محدوده بهره گرفتن از واژه صبر تحقیق کنیم.

    آیا باید به هرکسی که گرفتاری دارد پیشنهاد صبر بدهیم؟

    پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «صبر سه قسم است:

    صبر به هنگام دیدن مصیبت

    صبر بر طاعت خدا

    صبر به هنگام معصیت».

    چیستی صبر

    عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده «صبر» است. «صبر» در لغت عرب به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.

    در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه كه عقل و شرع اقتضا می‌كنند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌كنند.

    گاهی صبر بر سختی‌ها و مصیبت‌ها و عدم اضطراب و پریشانی و حفظ سعه صدر در مقابل آن‌ها است كه به آن «صبر بر مكروهات» می‌گویند و در مقابل آن «جزع» و بی‌قراری وجود دارد. نوع شایع و رایج آن همین قسم است. صبر بر دشواری‌های جنگ «شجاعت» نام دارد و در مقابل آن «جُبن» و ترس قرار دارد. گاهی در مقابل سركشی و طغیان غضب و خشم است كه «حِلم» و «كظم غیظ» نام دارد. گاهی صبر در انجام عبادت است كه در مقابل آن «فسق» قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. گاهی صبر در برابر شهوات شكم و غریزه جنسی است كه «عفت» نام دارد و در مقابل غریزه دنیاطلبی و زیاده‌خواهی است كه «زُهد» نام دارد و در مقابل آن «حرص» قرار می‌گیرد. گاهی نیز صبر بر كتمان اسرار است كه «رازداری» نام دارد.

    نیازمندان را دریابید

    از مقدمه ای که گذشت می توان نتیجه گرفت که صبر در گرفتاری هایی نظیر فقر و محرومیت های اجتماعی و محرومیت های از نیاز های اولیه مثل خوراک و مسکن و برق و آب و گاز، از نوع صبر در مصیبت است.

    اما هنوز یک سوال باقی می ماند آیا وظیفه ما دعوت به صبر است و یا حل مشکل محرومین؟

    صبر گرچه واژه ای دینی و مفید برای آرامش در زندگی است اما باید تسکینی موقت برای افراد باشد و مرحله ایجاد مشکل تا حل آن پروسه ای کوتاه و سریع باشد. و حال آن که ما شاهدیم که اشخاص متعدد سال ها فقط به صبر دعوت شده اند بدون آنکه کسی مشکلشان را حل کند.

    نتیجه

    بهتر است بیش از آنکه از واژه صبر برای تسکین درد دردمندان استفاده کنیم در عمل کاری کنیم که آن ها از مشکلات خود فاصله بگیرند و در حقیقت تسکین عملی داده شوند.

     

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, زنان, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
    [شنبه 1396-10-30] [ 10:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آموزه های دینی به مسئولین چه می گوید؟ ...

    آموزه های دینی به مسئولین چه می گوید؟

    اگر کوتاهی کردید، بپذیرید

    در این روزها دل های مردم ایران هم صدا با خانواده های داغدار و بازماندگان پهلوانان این مملکت با اشک و آه، آن دریایی های آسمانی را به دامان اقیانوس می سپارد و قلب هایشان این بار پس از حادثه پلاسکو در سال گذشته، در روزهای رو به پایان سال 96 با داغ بزرگ «سانچی» گره خورده است.

    عذرخواهی و استعفای مسئولین در حادثه

    هرچه از عظمت این مصیبت بگوییم کم است، مصیبت و بلایی که در دل دریا پدیدار شد آن هم به گونه ای که آب هم نتوانست عظمت آتش آن را خاموش کند و این بار دریا با آن عظمت و ابهتش مغلوب آتش شد.

    إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعونَ

    هیچ بنده ای به مصیبتى گرفتار نشود كه هنگام به یاد آوردن آن مصیبت «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعونَ» گوید و هنگام وقوع آن صبر کرده باشد، جز این كه پروردگار گناهان گذشته او را خواهد بخشید. و هر گاه یاد آن مصیبت افتد و این كلام را بر زبان جارى سازد، خداوند گناهانى را كه در میان این دو استرجاع (یعنی خواندن این آیه) از او سر زده، می آمرزد.

    صبر بر غم و فراغ عزیز و از دست دادن عزیز به قدری سخت است که در حدیث قدسی خداوند خود می فرماید: إِذَا وَجَّهْت إِلَى عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِكَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْییت مِنْه أَنْ أَنْصِبَ لَه مِیزَاناً أَوْ أَنْشرَ لَه دِیوَان: وقتی به بنده ی من مصیبتی رسید اگر مصیبت زده صبر کرد من خدا فردای قیامت خجالت می کشم بگویم دیوان عمل او را ترازی او را باز کنید و حساب او را ببینم1

    عده ای از بازماندگان گویا هنوز مرگ و فراغ عزیزانشان را باور نمی کنند … منتظر هستند کسی بگوید این خبر دروغ است؛ یا اشتباهی شده!

    حادثه خیلی خیلی تلخ و جانگداز است … شاید آرزو کنی ای کاش این ها همه خواب باشد. حاضری همه زندگی ات را بدهی تا عزیزانت برگردند، حتی شاید آرزوی مرگ کنی. اما افسوس … !

    تسلیتی به بازماندگان

    لحظه ای نمی توانیم خودمان را به جای شما  خانواده های داغدار بگذاریم و عمق این غم را درک کنیم … فقط می توان با بیانی از مولایمان امیر المؤمنین علیه السلام تسلّایی برای دلهایتان باشیم:

    امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تسلیت به «اشعث ابن قیس» در مرگ فرزندش چنین فرمود: اى اشعث اگر برای پسرت اندوهناکی، چون پدر هستی این اندوه شایسته است؛ امّا اگر شكیبا باشى هر مصیبتى را نزد خدا پاداشى است.

    اى اشعث اگر صبر كنى مقدرات بر تو جارى مى شود و تو پاداش خواهى داشت و اگر ناشكیبائى و بی تابى كنى باز هم مقدرات مسیر خود را طى می كند و وزر و گناه بر تو خواهد بود.

    اى اشعث فرزندت تو را شاد می نمود در حالى كه آزمایش و امتحان بود و مرگ او تو را محزون کرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است. 2

    نباید از یاد ببریم که چه بسا آنان که در حین انجام وظیفه جان به جان آفرین تسلیم می‌کنند در زمره شهیدان راه حق باشند پس شاید آتش دل را بتوان به ترنمی از کلام الله مجید التیام داد آنجا که فرمود: مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند، مردند. بلکه آنان زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان همواره متنعم خواهند بود: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 3 

    برای شما بازماندگان عزیز آرزوی صبر داریم …. چرا که تنها با صبر است که انسان آرامش می گیرید، با صبر است که می توان از این آزمایش الهی نیز بیرون آمد: وَلَنَبْلوَنَّکمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمجَاهِدِینَ مِنکمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلوَ أَخْبَارَکمْ: و البته شما را مى آزماییم تا مجاهدان و صابران شما را باز شناسانیم و خبرهای [مربوط به] شما را رسیدگى کنیم. 4

    «إِنَما یوَفَى الصَابِرونَ أَجْرَهمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازه گیری و بی حد و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد. 5

    صبر بر غم و فراغ عزیز و از دست دادن عزیز به قدری سخت است که در حدیث قدسی خداوند خود می فرماید: إِذَا وَجَّهْت إِلَى عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِكَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْییت مِنْه أَنْ أَنْصِبَ لَه مِیزَاناً أَوْ أَنْشرَ لَه دِیوَان: وقتی به بنده ی من مصیبتی رسید اگر مصیبت زده صبر کرد من خدا، فردای قیامت خجالت می کشم بگویم دیوان عمل او را در ترازوی باز کنید و حساب او را ببینم. 6

    سخن آخر با مسئولین

    شاید در ظاهر مقصر اصلی این ماجرا در حوزه سیاست و مسئولیتی همچون اتفاقات گذشته به وضوح روشن نشود اما مسئولین باید بدانند که سرای دیگری هم وجود دارد که در آن جا حقایق آشکار خواهد شد و دیگر همچون دنیا کسی نمی تواند مسئولیت خودش را بر گردن دیگری یا ارگان و یا حزبی بیاندازد؛  وَلا تَزِروا وازِرَةً وزر اُخری 7

    سرایی که هر کس باید پاسخگوی اعمال خود از ریز و درشت باشد و بهانه تراشی و توجیه های دنیایی کارساز نخواهد بود: « يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ، فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ 8

    با خودتان رو راست باشید؛ اگر در خلوت خود دیدید در سمتتان کوتاهی و قصوری انجام داده اید شجاعانه از ملت، از خانواده های داغدار عذرخواهی کنید و با استعفای خود و سپردن آن منصب به انسان های تواناتر مرحم اندکی باشید برای سیلاب غم ابدی ایجاد شده ی بازماندگانی که عزیزانشان دیگر کنارشان نیستند.

    پی نوشت:

    1- کافی، ج3، ص 224

    2- نهج البلاغه (فیض الاسلام)، حکمت شماره 283، صفحه 1227

    3- آل عمران، 169

    4- محمد، ۳۱

    5-زمر، 10

    6- بحارالانوار، ج 79، ص 116

    7- انعام، 164

    8- زلزال،

     

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, علمی, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
     [ 10:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن کريم مرتبط با مسائل زمان نزول است و براي آينده و قرن هاي مختلف و مدرن برنامه اي ندارد؟ ...
    قرآن کريم مرتبط با مسائل زمان نزول است و براي آينده و قرن هاي مختلف و مدرن برنامه اي ندارد؟

    قرآن کريم مرتبط با مسائل زمان نزول است و براي آينده و قرن هاي مختلف و مدرن برنامه اي ندارد؟

    در قرآن داستان‌هاي فراواني از پيامبران و امت‌هاي گذشته ذكر شده، ولي چون هدف قرآن هدايت انسان هاست، اين داستان‌ها را به طور كامل و مرتب بيان نكرده و آنچه را براي هدايت مفيد بوده، آورده است تا بندگان از آن جريانات پند گيرند.

    قرآن کريم مرتبط با مسائل زمان نزول است و براي آينده و قرن هاي مختلف و مدرن برنامه اي ندارد

    دليل‌هاي زيادي را مي‌توان آورد كه قرآن  جاودانه و براي تمام زمان‌ها بوده و مخصوص يك زمان نمي‌باشد:

     

    1ـ خطابات عام قرآن

     بسياري از آيات قرآن خطاب‌هايي دارد كه براي تمام مردم و هر مكلفي مي‌باشد. مانند : « اي كساني كه ايمان آورده‌ايد»[1] و « اي مردم»[2] و « اي انسان»[3] و «ای بنی آدم».[4]

     

    2ـ طرز بيان قصه‌هاي قرآن

     در قرآن داستان‌هاي فراواني از پيامبران و امت‌هاي گذشته ذكر شده، ولي چون هدف قرآن هدايت انسان هاست، اين داستان‌ها را به طور كامل و مرتب بيان نكرده و آنچه را براي هدايت مفيد بوده، آورده است تا بندگان از آن جريانات پند گيرند. بنابراين نمي‌شود گفت اين جريانات براي گذشته بوده و ربطي به آينده ندارد، پندگيري از يك جريان براي هميشه است.

     

    3ـ آيات مربوط به جاودانه بودن قرآن

     قرآن كتابي جهان شمول است و اختصاصي به زمان، مكان، نژاد، آداب و سنن خاص ندارد؛ زيرا قرآن خود را چنين معرفي مي‌نمايد: « قرآن جز يك پند براي عالميان نيست.»[5]؛ «بيم دهنده تمام انسان‌ها است.»[6] لازمة اين كليّت و دوام و نيز نيازمندي هميشگي بشر به آن، اين است كه هيچ گاه گرد كهنگي بر آن ننشيند و هميشه تازه باشد.

     

    4 - روايات

     از روايات استفاده مي‌شود، محتواي قرآن كريم به گونه‌اي تنظيم شده تا همانند سفره‌اي همگان در هر عصري بر سر آن بنشينند، و از نعمت‌هاي معرفتي آن استفاده برند:

     روايت اول : از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال شد كه چرا قرآن با تكرار و درس و نشر جز تازگي اثر ديگري نمي‌پذيرد؟

    حضرت فرمود: «تازگي قرآن براي آن است كه خداي تبارك و تعالي آن را براي زمان موقّت يا مردم خاص نفرستاده و چون هميشگي و همگاني است، در هر زمان جديد است، و در نزد هر مردمي تا روز قيامت شيرين و پر جذبه است».[7]

     روايت دوم: امام باقر ـ عليه السلام ـ هميشگي بودن قرآن را به همواره بودن دو اختر فروزان، خورشيد و ماه تشبيه نموده، مي‌فرمايد:«قرآن همانند خورشيد و ماه هميشه در جريان است، و زندگي انسان‌ها را تا پايان دنيا روشن مي‌سازد».[8]

     

    5 - باطن داشتن قرآن كريم

     قرآن علاوه بر ظاهر، داراي باطن است و ظاهر قرآن همان دلالت ظاهري قرآن است كه از قرائن، از جمله شأن نزول آيه به دست مي‌آيد و جنبة خصوصي دارد؛ ولي باطن قرآن با قطع نظر از قرائن موجود، برداشت‌هايي كلي است كه از متن قرآن به دست مي‌آيد و همه جانبه و جهان شمول است، لذا پيوسته مانند جريان خورشيد و ماه در جريان است. اگر چنين نبود قرآن از استفاده دائمي ساقط مي‌گرديد. لذا همين برداشت‌هاي كلي و جهان شمول است كه تداوم قرآن را براي هميشه تضمين كرده و آن را همواره زنده و جاويد نگاه داشته است.[9] و اگر چنين نبود مي‌بايست با از بين رفتن گروهي، آية مخصوص آنها نيز باطل مي‌شد.امام باقر ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد: «اگر آيه‌اي درمورد قومي نازل شود و آن قوم بميرد، آيه هم مي‌ميرد و براي قرآن چيزي باقي نمي‌ماند، ولي قرآن تا آسمان و زمين باقي است، جريان دارد.»

    بنابراين بايد از قرآن معنايي به دست آورد كه براي عموم افراد تا قيامت باشد. براي روشن شدن مطلب، يك نمونه از قرآن آورده مي شود: 

    ممکن است کسي بگويد بت پرستي چون مخصوص صدر اسلام بود لذا آيات قرآن در نفي آن اقامه شده است و کاربرد امروزي نداردکه در جواب بايد گفت :

     اولاً: بت‌پرستي مخصوص زمان پيامبر اكرم – صلي الله عليه و آله و سلم - نبوده، زيرا هم اكنون تعداد زيادي از افراد در كشورهايي چون ژاپن، هند و … بت‌پرست هستند ونبودن بت پرست در ميان مسلمانان دليل بر نبودن آن در دنيا نيست.

     ثانياً: بت‌پرستي در هر زماني جلوه‌اي دارد، در آن زمان چوب و سنگ بود و هم‌اكنون صورت‌هاي ديگري چون دنياپرستي، پول‌پرستي، مقام‌پرستي و… دارد.[10]

     

    6 - قرآن و آينده

    اما اين كه قرآن در رابطه با آينده سخني ندارد، بايد گفت: كتاب‌هايي كه اعجاز قرآن را بيان كرده‌اند، يك بخش را اختصاص به اعجاز علمي داده‌اند كه قرآن مطالبي را بيان كرده كه براي آن زمان مشخص نبوده و بعداً با پيشرفت علم معناي آيه خوب روشن شده است، مانند دشواري تنفس با افزايش ارتفاع كه امروزه، علم به آن رسيده است.[11] خداوند در آية 125 سورة انعام مي‌فرمايد: «… خداوند هر كه را خواهد گمراه كند، سينة او را آنچنان تنگ مي‌كند كه گويا مي‌خواهد به آسمان برود.» و از سوي ديگر امروزه افراد منصف به اين نکته اعتراف مي کنند که احکام و آموزه هاي قرآنني براي برون رفت جامعه از انحطاط بهترين راه کارها را ارائه مي دهدو اين دلالت دارد بر اينکه قرآن کريم در همين دنياي مدرن راه کار هاي لازم را در مسائل اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي و بين المللي دارد و با عمل به اين برنامه ها مي توان جامعه اي ايده آل و مورد نياز مردم درست نمود و اگر امروزه برخي از کشورها دچار عقب ماندگي شده اند تنها دليلش دوري آن جامعه از معارف قرآني است.

     

    معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

    1ـ عبدالله جوادي آملي، تفسير موضوعي (قرآن در قرآن)، (قم؛ اسراء 1378)، ج 1،بخش جاودانگي قرآن.

    2ـ مرتضي مطهري،خاتميّت، (تهران؛ صدرا، 1364).

    3ـ محمد هادي معرفت،‌علوم قرآني، (قم؛ مؤسسة فرهنگي تمهيد، 1380)، ص 414 .

    4ـ ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه (دارالكتب الاسلاميه، 1368)، ج 5، ص 435، ج 8، ص 227، ج 10، ص 119، ج 11، ص 183؛ ج 18، ص 389؛ ج 19، ص 17؛ ج 23، ص 266.

     

    پي نوشت ها:

    [1]. ر.ک: بقره/104، 153، 272 و آل عمران/100، 102 و نساء/ 19،29.

    [2]. بقره/ 21 و نساء/1 و يونس/23 و حج/5 و فاطر/5 و حجرات/13 و …

    [3]. ر.ک: انفطار/6 و انشقاق/6.

    [4] . رک : مائه / 27 ، اعراف / 26 ، یس / 60و …

    [5]. انعام/ 90.

    [6]. مدثّر/ 36.

    [7]. به نقل از: جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي، قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، 1378، ج 1، ص 313.

    [8]. به نقل از: جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي، قرآن در قرآن، قم، انتشارات اسراء، 1378، ج 1، ص 313.

    [9] - ر. ك: معرفت، محمد هادي، التمهيد، قم، جامعة مدرسين حوزة علميّة، بي‌تا، ج 3، ص 29.

    [10] - ر. ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1368، ج 8، ص 260.

    [11] - معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 425.

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, احکام, علمی, پیامبر ص, اهل بیت س, اخلاقی, قرآن, تبلیغ
    [شنبه 1396-10-23] [ 01:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      شهیدی که طلبه، معلم قرآن و نانوا بود ...
    شهیدی که طلبه، معلم قرآن و نانوا بود

    شهیدی که طلبه، معلم قرآن و نانوا بود

    پس از جستجوهای بسیار به تهران آمدم و زمانی که به یکی از بیمارستان‌ها تماس گرفتم عنوان محمود علومی فرزند ابوالحسن را اعلام کردم؛ گفتند بیماری با این مشخصات داریم. در آن لحظه آنقدر حس خوبی داشتم و خوشحال شدم که برادرم زنده است اما این حس خوب چند دقیقه‌ای بیشتر طول نکشید که گفتند که این رزمنده اعزامی از تویسرکان و پزشک است درحالی که محمود طلبه و اعزامی از اصفهان بود.

     
    ابوالفضل علومی، برادر شهید محمود علومی، با اشاره به خصوصیات بارز شهید علومی، اظهار کرد: من فرزند ارشد خانواده متولد ۱۳۴۲ هستم و برادرم محمود متولد ۱۳۴۹ بود؛ محمود زمانی که تحصیلات ابتدایی‌اش تمام شد، به دلیل شرایط سخت اقتصادی خانواده، به نطنزمهاجرت کردیم؛ محمود، پس از پایان دوره راهنمایی، به حوزه علمیه رفت. آن زمان مصادف با سال چهارم جنگ بود و محمود اصرار داشت تا به جبهه برود و از آنجا که تصمیم به تحصیل در حوزه علمیه داشت، تحصیل در حوزه را آغاز کرد. دو سال اول را در حوزه علمیه نطنز تحصیل کرد و سپس به قم رفت و تحصیلاتش را در حوزه علمیه بعثت قم زیر نظر آیت‌الله منتظری که در آن دوره قائم مقام حضرت امام خمینی(ره)، بودند، ادامه داد.
    وی افزود: در زمان جبهه من و برادر دیگرم ابراهیم به جبهه می‌رفتیم و در عملیات طریق‌القدس سال ۶۰ حضور داشتیم و پدر و مادرم چندان موافق حضور محمود در جبهه نداشتند اما محمود به ما می‌گفت که چرا شما در جبهه حضور دارید و به من اجازه اعزام نمی‌دهید.


    برادر شهید علومی ادامه داد: محمود با اصرار بسیار، موافقت پدر و مادرم را برای اعزام به جبهه را گرفت و سرانجام عازم جبهه شد. همچنین محمود در آن دورانی که طلبه حوزه بود، کلاس‌های قرآن را در شهرستان نطنز راه‌اندازی کرد و در سن ۱۷ سالگی به تدریس مشغول شد. محمود؛ پیگیرانه و بسیار مستمر تشکیل جلسات قرآن در استفاده از اساتیدی از حوزه علمیه قم و تهران بود و حتی استاد توپچی هم در این جلسات حضور داشتند و نظارت می‌کردند.
    وی بیان کرد: مادرم در قید حیات است اما پدرم دو سال پیش به رحمت خدا رفتند. پدرم نانوا بود و محمود زمانی که کلاس نداشت، فراغتش را در نانوایی و برای کمک به پدر می‌گذراند. محمود در مسائل اخلاقی و شرعی بسیار مقید بود و در برخورد با مردم بسیار خوش مشرب و خوش اخلاق بود.
    علومی اظهار کرد: محمود به دلیل برخورد مناسبش با مردم زبانزد عام و خاص در شهرستان نطنز بود. ۳۱ سال از شهادت محمود می‌گذرد و فردا ۲۱ دی ماه سالگرد شهادتش است که امشب مراسمی ویژه در حسینیه خانوادگی برگزار خواهیم کرد. محمود ۲۱ دی ماه سال ۶۵ در مرحله پنجم عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید.
    وی بیان کرد: محمود مقید به نماز اول وقت بود؛ همچنین تا پیش از دهه ۶۰ نان را کیلویی می‌فروختند به همین دلیل محمود زمانی که در نانوایی به پدر کمک می‌کرد حواسش را جمع می‌کرد تا نان را با وزن مناسبی به مردم بفروشد و دچار کم‌فروشی نشود.
    برادر شهید علومی تصریح کرد: محمود به موضوع خمس بسیار اهمیت می‌داد و در دوره‌ای که پدر شرایط اقتصادی‌اش خوب نبود؛ چند روزی را در پرداخت خمس تعلل کرد تا اینکه محمود به پدر گفت اگر خمس را پرداخت نکنید، دیگر چیزی در خانه تناول نخواهم کرد و در نهایت پدر را وادار کرد تا پیش امام جمعه نطنز برود و خمسش را پرداخت کند.

     


    وی افزود: من و ابراهیم که در جبهه‌ها بودیم و محمود هم بعدها با اصرار موافقت پدر و مادرم را گرفت و راهی جبهه‌ شد که برای بار اولی که به جبهه آمد، توفیق شهادت را داشت.
    علومی اظهار کرد: محمود به دلیل اینکه بار اولش برای حضور در جبهه بود، باید دوره‌ کامل آموزشی را می‌گذراند که دوره‌اش بسیار طولانی شد و فرمانده گردان هم اجازه حضور در عملیات را نمی‌داد. عملیات کربلای چهار، یک ماه و نیم قبل از عملیات پنج بود. محمود بسیار دوست داشت که در عملیات کربلای ۴ حضور داشته باشد اما به دلیل کامل نبودن دوره آموزشی‌اش، نتوانست موافقت فرمانده گردان را کسب کند و فرمانده می‌گفت که گردان نیاز به امام جماعت دارد و باید محمود بماند؛ گرچه برای محمود بسیار سخت بود اما محمود از فرمانده گردان قول گرفت تا در عملیات کربلای ۵ حتما حضور داشته باشد.
    وی ادامه داد: عملیات کربلای ۵ بود و فرمانده اجازه حضور محمود را به خط مرزی نداد. پشت اتوبوس‌های قدیمی، جایی برای خواب دارد که جلویش هم پرده‌ای پوشانده است. محمود پشت اتوبوس می‌رود و پرده را می‌کشد تا فرمانده او را نبیند. فرمانده آمار محمود را می‌گیرد و متوجه حضورش در اتوبوس می‌شود و چند بار نامش را صدا می‌کند:علومی، علومی، علومی؛ رزمندگان اشاره محل پنهان شدن محمود می‌کنند. محمود آنقدر مقابل فرمانده گریه کرد تا موافقت فرمانده را گرفت.

     

    برادر شهید علومی تصریح کرد: محمود در عملیات کربلای ۵ شهید شد و او سه ترکش نازک به قلبش خورده و نصف صورتش منهدم و دست راستش از ساعد قطع شده و به یک پوست بند بود.
    وی بیان کرد: زمانی که محمود شهید شد، پیکرش در خاک عراق ماند و ۲۰ روز پس از عملیات طول کشید تا پیکرش را به ایران آوردیم.
    علومی اظهار کرد: آن دوره من در قرارگاه صراط‌ المستقیم بود که ابراهیم برادر دیگرم با من تماس گرفت که مفقود شده و خبری از او نیست. ابراهیم و محمود در گردان امیرالمؤمنین لشکر ۱۴ امام حسین بودند و لشکر زیرپوشش استان اصفهان بود. پس از ۲۰ روز بچه‌های تخریب بعد از مین‌گذاری به منطقه رفته بودند و متوجه شدند که پیکر محمود نیمه جان در آن جا افتاده است و به والدینم اعلام کردم که محمود شهید شده است. گرچه پدر و مادرم می‌دانستند که برای محمود اتفاقی افتاده است؛ چراکه عملیات تمام شده بود و خبری از محمود نبود.

     

    وی ادامه داد: زمانی که از محمود خبری نداشتیم، من و پدرم برای جستجوی محمود به اهواز رفتیم و زمانی که خبری از محمود نشد من به مشهد و پدرم شیراز و اصفهان رفتند. احتمال می‌دادیم که شاید محمود موجی شده باشد و نتواند صحبت کند. پس از جستجوهای بسیار به تهران آمدم و زمانی که به یکی از بیمارستان‌ها تماس گرفتم عنوان محمود علومی فرزند ابوالحسن را دادم؛ گفتند بیماری با این مشخصات داریم. در آن لحظه آنقدر حس خوبی داشتم و خوشحال شدم که برادرم زنده اما این حس خوب چند دقیقه‌ای نکشید که گفتند که این رزمنده اعزامی از تویسرکان و پزشک است درحالی که محمود طلبه و اعزامی از اصفهان بود.


    برادرشهید علومی گفت: محمود هر هفته دو روز با مشقت‌های بسیار به نطنز می‌رفت تا کلاس‌های قرآن را برگزار کند و حتی زمانی که در منطقه بود، دائما از طریق نامه و تلفن پیگیر تشکیل کلاس‌ها بود.محمود ۱۸ ساله بود که شهید شد و به اندازه مرد ۴۰ ساله درک و شعوراخلاقی داشت.

    ادامه »

    موضوعات: شهادت, بزرگان, اجتماعی, محرم, ادبی, اهل بیت س, انقلاب, کار تشکیلاتی, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
     [ 01:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت