نصایح اخلاقی آیةالله عبدالکریم حق شناس(ره)
«تقوا نشانه مومن»
مأموران جهنم سؤال می‌کنند: آیا برای شما پیامبر نیامد؟ ترساننده‌ای نیامد که شما را از امروز بترساند و با خبر کند؟ آن‌ها می‌گویند؟ بله آمد! ما گفتیم که شما حجتی ندارید، دلیلی ندارید و رسل را تکذیب کردیم! «و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فی أصحاب‌السعیر»، ملک/10؛
مأموران جهنم سؤال می‌کنند: آیا برای شما پیامبر نیامد؟ ترساننده‌ای نیامد که شما را از امروز بترساند و با خبر کند؟ آن‌ها می‌گویند؟ بله آمد! ما گفتیم که شما حجتی ندارید، دلیلی ندارید و رسل را تکذیب کردیم! «و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فی أصحاب‌السعیر»، ملک/10؛ اگر ما سخن پیامبران و مواعظ آن‌ها را می‌پذیرفتیم و یا با تعقل و تفکر درستی آن را می‌فهمیدیم، از اهل جهنم نبودیم.
«إنّما مثل أهل‌بیتی فی هذه‌الأمّة مثل سفینة نوحٍ فی لجّة‌البحر من رکبها نجا و من تخلّف عنها غرق»، بحارالانوار 23/408؛ باید در کشتی اهل‌بیت سوار شوید، باید توسل به اهل‌بیت(ع) بجویید.
* تشیع ادعایی
من این مبحث ورع و آن حدیث شریف را از حضرت ابی‌جعفر باقر(ع)مطالعه کردم که فرمودند: عملتان مصنوعی و انتحالی نباشد: «یا جابر ایکتفی من انتحل‌التشیّع ان یقول بحبّنا اهل‌البیت؟ فو‌الله ما شیعتنا إلّا من اتقی‌الله و أطاعه»؛ انتحال یعنی ادعا: من این‌طورم من آن‌طورم؛ در صورتی که فعل شما آن قول شما را تصدیق نمی‌کند.
امام صادق(ع)فرمودند: مؤمن آن کسی است که فرمایش اهل‌بیت را در عملش ببینم، پس معلوم می‌شود دین انتحالی و محبت مصنوعی و ادعایی فایده ندارد. امام بی‌خود قسم نمی‌خورد، مبالغه‌گویی نمی‌کند، إلّا من اتقی‌الله و أطاعه؛ اگر اطاعت خدا کرد، اگر تقوی داشت، محبت درست است. تقوی درجاتی دارد. انسان نباید خام طمع باشد.
حضرت(ع)فرمودند: اگر کسی‌که مرحله اول را نپیموده که ترک محرمات و فعل واجبات باشد، در مرحله دوم برود، از آن بالا پایین می‌اندازندش! نمیشه آقاجون من! باید اول محرمات، ممنوعات و محظورات را جلوگیری و ترک کرد.
وصیت عجیب آیةالله‌العظمی بروجردی(ره)
به جان شما که شماها مثل اولاد من هستید، برادرهای من هستید، من هنوز به یاد دارم که وقتی آقای بروجردی(ره) به اصرار، به من فرمودند باید به تهران بروی؛ البته به خاطر علاقه خاص به درس و حوزه نمی‌خواستم به تهران بیایم، ایشان به من فرمود: هروقت که خواستی بروی، من یک توصیه به تو دارم و این توصیه هم واقعاً عجیب است.
عرض کردم: چشم، هر وقت خواستم بروم، شرفیاب می‌شوم. خدمت ایشان آمدم؛ فرمودند: یگانه وصیت من این است که یک‌طوری باشد که در برخورد شما با افراد اجتماع، به ایمان و عقیده آن‌ها اضافه شود؛ نه این‌که خدای نخواسته از ایمان مردم کم بشه، مثلاً چون مثال محسوس، مطلب معقول را قابل فهم می‌کند، اگر ایمان آن‌ها نیم من باشد، در برخورد با تو یک من شود؛ یک طوری باشد که در برخورد تو با افراد اجتماع ایمان آن‌ها ترقی کند و بیشتر شود.
*هرچه تقوا بیشتر، ارزش انسان نزد خداوند بیشتر
«واعملوا لما عندالله لیس بین‌الله و بین احد قرابة» با خلوص به خاطر آخرت عمل کنید؛ چون خدای متعال با کسی خویشاوندی ندارد؛ «احبّ‌العباد الی‌الله عزّوجلّ و اکرمهم علیه اتقاهم واعملهم بطاعته»، مؤمنان در درجات ایمان متفاوت‌اند؛ یکی کلاس اول است، مرحله اولی است، یکی در مرحله ثانی است یا در مرحله ثالث است. حالا عرض می‌کنم داداش جون!
«والله ما یتقرّب الی‌الله تبارک و تعالی الا‌ بالطاعة وما معنا براءة من‌النار ولا علی‌‌الله لاحد من حجّة»، حجت خدا بر همه غلبه می‌کند؛ باید با تفضلش با ما عمل بکند، در تفسیر مرحوم فیض آمده که پروردگار باید با فضلش با ما عمل کند.
آن وقت تفسیر بیضاوی که از علمای اهل‌سنت است نوشته بود: نه! فضل کدام است؟ ما کار کردیم، مقابلش پروردگار باید اجرت بدهد! حالا ببینید آقا! حضرت فرمود: تکلموا تعرفوا صحبت کنید، شناخته می‌شوید؛ یک‌بار من به یک‌نفر گفتم: شما سابقاً آدم خوبی بودید؛ گفت: آقا حالا هم آدم خوبی هستم! بارک‌‌الله تو نمره‌ات بیست است!
به یکی دیگر گفتم شما سابقاً آدم خوبی بودی، گفت: سابقاً هم شما به نظر بزرگواری ما را نگاه کردید؛ سابقاً هم ما چیزی نبودیم! این فکرها و فهم و مغزها چقدر با هم متفاوت است! «من کان ‌لله مطیعاً فهو لنا ولی»: هرکس مطیع خدا باشد، ولیّ ما محسوب می‌شود.
*گناهان ما باعث اذیت پیغمبر است
فرمود: «و ما کان لکم ان توذوا رسول‌الله»، اعمال شما به رسول‌‌الله(ص)عرضه می‌شود، اگر شما مرتکب گناهان شده باشید، وجود مبارکشان اذیت می‌شود، در حالی که حضرت یحیی(ع)را سر بریدند و حضرت زکریا(ع)را اره کردند؛ مع ذلک پیامبر عظیم‌الشان اسلام(ص) فرمودند: هیچ پیغمبری به اندازه من اذیت نشد! بس‌که روح ایشان بزرگ و لطیف است.

موضوعات: تبلیغ
[دوشنبه 1397-02-31] [ 09:15:00 ق.ظ ]