سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < اردیبهشت 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 41
  • دیروز: 108
  • 7 روز قبل: 1240
  • 1 ماه قبل: 5948
  • کل بازدیدها: 178393



  • رتبه



     
      چگونه از غیبت شونده دفاع کنیم ؟ ...

    چگونه از غیبت شونده دفاع کنیم ؟

    151012961569395971191311651691122291392248043420.jpg

    موضوعات: قرآن
    [چهارشنبه 1396-08-17] [ 11:56:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      [منظور از عبارت] عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَین علیه‌السلام، معلوم است. این زمین به این وسیعی کجایش عند قبر الحسین است؟ ...

    آیت‌الله بهجت قدس‌سره:

    [منظور از عبارت] عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَین علیه‌السلام، معلوم است. این زمین به این وسیعی کجایش عند قبر الحسین است؟ همین‎که شخص شروع کرد به قرب قبر حسین علیه‌السلام، عند قبر الحسین صادق است.

    خصوصاً، اگر طوری باشد که مثلاً یادم می‎آید در اربعین، کربلا به‎اندازه‎ای شلوغ می‎شد و به‎اندازه‎ای اجتماع می‎شد که از همان جایی که آدم از اتومبیل پیاده می‎شد، مثلاً همان گاراژی که مطابق [و روبه‎رو] با در قبلۀ صحن حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام است، از آنجا ابداً دیگر کسی نمی‎توانست حرکت بکند و بیاید، مگر در غایت صبر و طمأنینه که آیا بگذارند یک قدم جلو برود یا نه؟! مثل همان که می‎گویند اگر سوزن بیندازید به زمین نمی‎رسد.
    از آنجا تا به صحن چقدر مسافت است؟ از صحن تا خود حرم چقدر مسافت است؟

    حالا اگر یک‎ وقتی چنین شد و انسان قادر نبود راه برود ـ ‎همین الآن هم اگر راه را باز بگذارند، شاید جمعیت برسد به اینجا که خدا می‎داند از چند فرسخی این‎طور ازدحامی می‎شود که آدم نمی‎تواند قدم‌ازقدم بردارد ‎‎ـ بر همۀ این‎ها عند قبر الحسین علیه‌السلام صادق است، خصوصاً در مواقع ضرورت که آدم می‎فهمد عند قبر الحسین علیه‌السلام است.
    منبع : مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله بهجت قدس‌سره

    151012922719191128168249252154171803319817050759373.jpg

    موضوعات: قرآن
     [ 11:53:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      قناعت اولین راه زندگی خوش ...

    قناعت اولین راه زندگی خوش
    روایت معروفی در مورد درب های بهشت در بحارالانوار آمده است که پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمودند: بهشت هشت درب دارد و بر هر درب چهار نکته نوشته شده است. مکتوبات نخستین درب چنین است: هر کاری راهی دارد و راه زندگی چهار چیز است:
    1- قناعت 2- حق گویی 3- ترک کینه 4- مجالست با اهل خیر (بحار الانوارج8،ص144)
    بنابراین اولین راه زندگی خوب، قناعت است. مال و ثروت باید در خدمت بشر و دین باشد نه این که وسیله تباهی و فساد قرار گیرد، قناعت ثروت بی پایان است که روان انسان را آرامش بخشیده و مانند دوستی مهربان همواره انسان را از سقوط نجات می دهد، انسان قانع سرمایه ای بی پایان دارد.

    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در توصیف روزگار دولت مهدی علیه السلام فرموده است: خداوند بی نیازی را در دل های بندگان قرار می دهد. (بحارالانوار ج51ص84) این در حالی است که پیش از ظهور روحیه آزمندی و زیاده طلبی عامل مؤثری در رقابت های غلط و انباشتن اموال بر روی هم و انفاق نکردن آنها به نیازمندان بوده است که باعث اختلاف طبقاتی شده و مشکلات فراوانی در جامعه مسلمین به وجود آورده است و این که اسلام پرداخت خمس و زکات را واجب کرده به این علت است که افراد جامعه تقریبا در یک سطح قرار گرفته و ثروت های انبوه در جایی نماند در حالی که افرادی گرسنه مانده اند.

    حضرت علی علیه السلام افزون بر تصریح به این حقیقت که حریص هرچند همه امکانات دنیا را در اختیار داشته باشد باز فقیر است، می فرمایند: خوش ترین زندگی را کسی دارد که خداوند متعال نعمت قناعت را به او عنایت کرده است و نیز می فرمایند: به جستجوی بی نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت ندیدم. شما هم قناعت کنید تا بی نیاز شوید. بنابر این چه خوب است با قناعت در زندگی هم به آرامش رسیده هم زمینه ظهور حضرت را فراهم کنیم.

    موضوعات: قرآن
    [دوشنبه 1396-08-15] [ 12:19:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      صفت پسندیده قناعت ...

    صفت پسندیده قناعت
    قناعت، از فضیلت های مهم اخلاقی و صفات پسندیده انسانی است که از گرفتار شدن انسان به رذیلت دنیا دوستی که ریشه همه خطاهاست جلوگیری می کند. قناعت یعنی اکتفا کردن به کم و پرهیز از زیاده روی. در رهنمودهای اولیای الهی با تعابیر مختلفی از فضیلت و ارزش قناعت سخن به میان آمده و تأکید شده است که بهترین زندگی را کسی دارد که به صفت قناعت آراسته است وگرنه انسان های حریص و آنهایی که در تمام لحظات زندگی به دنبال تحصیل ثروتند، اگر تمام دنیا را به آنها بدهند سیر نمی شوند و در نتیجه لحظه ای در زندگی از آرامش و آسایش برخوردار نیستند.
    قناعت‏ اگر در تمام مراحل زندگى (پوشاک، خوراک، مسکن، شهوات، تمایلات نفسانى، ثروت، ملک) صورت بگیرد؛ ریشه طمع و شهوت و هوا‏هاى نفسانى قطع شده و با آسایش خاطر و راحتى تن و دل مى ‏توان توجه کامل به عالم روحانیت و لقاء پروردگار محبوب پیدا کرد. باید متوجه شد که به مقتضاى حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: دو گرسنه هرگز سیر نمی شوند؛ یکی جوینده علم و دیگر جوینده دنیا، طالب دنیا از نظر علاقه و محبت قلبى هرگز سیر نخواهد شد اگر چه تمام دنیا را مالک باشد، زیرا دنیا محدود است، ولى علاقه و طلب همیشه در ازدیاد و شدت بوده و تمام ‏شدنى نیست و طالب دنیا پس از دارا شدن تمام دنیا مى‏ باید باز به همان مقدار قناعت‏ کرده، و حرص و طمع خود را محدود نماید. پس چه بهتر است که این امر (قناعت‏) در همان مرحله اول صورت گرفته، و پس از بدست آوردن ضروریات وسائل زندگى، حرص و طمع و شهوت و علاقه خود را محدود کرده و از فعالیت بیجا و زحمت و مشقت بى‏ نتیجه خوددارى نموده و خود را مبتلا و گرفتار نسازد. استفاده از دنیا به مقدار حاجت و لزوم در زندگى است و اضافه بر آن غیر از تحمل زحمت و مشقت نتیجه ‏اى ندارد.

    موضوعات: قرآن
     [ 12:18:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      همسرداری در سیره ی حسینی ...

    همسرداری در سیره ی حسینی

    در اسلام، اهمیت به خانواده و به تبع آن احترام به بانوی خانه، از اهمت ویژه ای برخوردار است. در سیره ی اهل بیت (علیهم السلام) بر نیکو همسرداری تاکید شده است؛ اما مرز این موضوع تا جایی باید باشد که با دستورات خدای بزرگ مخالفت نشود. «اى اهل ایمان! به راستى برخى از همسران و فرزندانتان [به علت بازداشتن شما از اجراى فرمان‏ های خدا و پیامبر] دشمن شمایند؛ بنابراین از [عمل به خواسته ‏هاى بى‏جاى‏] آنان [که مخالف احکام خداست‏] پرهیز کنید.»[1]
    به مناسبت ایام سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام و دمیدن شور حسینی در کشور، بر آن شدیم که نوشتار خود را به شیوه همسرداری حسینی اختصاص دهیم.

    علاقه به همسر، یکی از آیات خدا
    در کتاب کافی درباره شیوه همسرداری سالار شهیدان آمده است که عده ای وارد خانه امام حسین (علیه السلام) شدند. دیدند که خانه آن حضرت، دارای فرش ها و پشتی های زیبایی است. گفتند ای پسر پیامبر! ما در منزل شما وسایلی دیدیم که در شأن شما نیست، امام فرمود: ما مهر زنانمان را می دهیم تا هرچه دلشان بخواهد، بخرند. آن وسایل که دیدید، مال من نیست.[2]
    در این حدیث، گویا گروهی که وارد خانه امام شده اند، با دیدن یک اتاق آراسته، تعجب کرده اند که این آراستگی و زیبایی، تطابقی با ساده زیستی حضرت ندارد، سپس حضرت آنها را متوجه کرد که این اتاق من نیست؛ بلکه اتاق همسر من است و ما به حس زیبایی گرایی زنان اهمیت داده و اجازه خریدن وسایل زیبا (در حد متعارف) را به آنها می دهیم.
    امام حسین (علیه السلام) در شعری، علاقه و محبت خود را به رباب مادر علی اصغر نشان می دهد، که ترجمه آن چنین است: «من خانه ای که رباب و سکینه(دخترش) در آن باشند، دوست دارم.»[3]
    این ابراز علاقه حضرت نسبت به همسر خویش، از جهت تکریمی است که اسلام نسبت به زنان روا داشته است. امام حسین(علیه السلام) نوه پیامبریست که می فرماید: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوجَةً فَلْیکرِمْهَا[4] هر کس همسری برگزید، باید وی را تکریم کند.»
    تکریم کردن زنان که قاعدتاً با تکریم متقابل همراه است، آرامشی را در محیط خانه ایجاد می کند که باید از دلِ این آرامش، توجه به معنویت و ارزش های اسلامی، نشأت بگیرد. «و از نشانه‏ هاى او این است که براى شما از جنس خودتان همسرانى آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما علاقه دوستى و مهر باطنى نهاد، همانا در این امر نشانه‏ هایى است (از توحید و قدرت و حکمت خدا) براى گروهى که مى ‏اندیشند.[5]
    مطابق این آیه، مهر و محبت بین زوجین یکی از آیت ها و نشانه های خداست. نشانه ای که خدای بزرگ، آن را در فطرت هر انسانی نهاده است، و فقط صاحبان تعقل و اندیشه، این نکته را درک خواهند کرد. بنابراین اگر انسان در سیره اهل بیت (علیهم السلام) از جمله سرور و سالار شهیدان، مشاهده می کند که آنها به همسران خود احترام می گذاشتند و ابراز علاقه می کردند، از جهت تفکر و تعقل و معرفت بیشتر آنها در آیات و نشانه های خداوند است.
    نکته:
    اگر اهلبیت در جایی احساس می کردند که باید بین محبت زن و فرزند و محبت خدا یکی را برگزینند، بدون شک محبت به خدا و دین خدا را بر می گزیدند؛ امری که در کربلا، خود را به بهترین وجه نشان داد.
    کربلا، صحنه دل بریدن از خانواده
    چنانکه قبلا گفتیم امام حسین (علیه السلام) به رباب علقه و علاقه ای داشت و اتفاقا رباب نیز در کربلا حضور داشت (شاید از باب علاقه متقابل) ولی سرور و سالار شهیدان در روز عاشورا، با دل کندن از همسر، آنها را به خدا می سپارد و راهی میدان می شود و خطاب به زنان حرم از جمله رباب می فرماید: «خواهرم ام کلثوم، و تو اى زینب، و تو اى رقیه‏ و تو اى فاطمه، و تو اى رباب‏ بنگرید بعد از شهادتم مبادا گریبان را چاک زده یا چهره‏ بخراشید، یا سخنانى ناروا بر زبان برانید.»[6]
    پیام حضرت در این حدیث به رباب این است که دوستی و علاقه ما تا اینجا ادامه داشت و از اینجا به بعد من به خاطر خدا از شما دل می کنم. تو ای رباب! نیز اینگونه باش و در مرگ من زیاد بی تابی نکن و راضی به رضای خدا باش.

    در کتاب لهوف آمده است که وقتی سالار شهیدان دید دیگر یاری برایش نمانده، با زنان حرم از جمله سکینه دختر رباب خداحافظی کرد، در این حال سکینه فریاد زد: «پدر جان! آیا تو نیز تسلیم موت شده ‏اى! فرمود: چگونه تسلیم موت نشود کسى که یار و معینى ندارد؟ گفت: پدر جان! پس ما را به سوى حرم جدمان پیامبر خدا باز گردان. فرمود: هیهات اگر مرغ قطا را گذاشته بودند که می خوابید. ناگاه زنان صدا به گریه و ناله بلند کردند و امام حسین ایشان را ساکت کرد و بر آن گروه ستمکار حمله‏ ور شد.»[7]
    دل کندن از زن و بچه گر چه سخت است، اما حسین (علیه السلام) در روز عاشورا از زن و بچه دل برید و بعد از آرام کردن آنها به سوی میدان جنگ شتافت.
    در زمانه ما نیز دیده می شود مدافعان حرم با دل بریدن از همسر و فرزند، به اباعبدالله الحسین (علیه السلام) اقتدا می کنند.
    سخن آخر
    در سیره ی اهل بیت از جمله سالار شهیدان، علاقه به همسر و تکریم او، اهمیت زیادی دارد. ولی این علاقه تا جایی اهمیت دارد که با محبت به خداوند منافات نداشته باشد. امام حسین (علیه السلام) در کربلا با دل بریدن از همسر و فرزند و دیگر بستگان خود، محبت به خدا و یاری دین او را برگزید.
    پی نوشت ها:
    1- آیه 14 تغابن
    2- الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏6 ؛ ص476
    3- زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام (ترجمه جلد 45 بحار الأنوار)، ص70
    4- دعائم الاسلام، ج 2، ص 158
    5- آیه 21 روم
    6- لهوف، ترجمه میر ابوطالبى، ص123 و 124
    7- زندگانى حضرت امام حسین علیه السلام، ص

    1509957852ya-hossein.jpg

    موضوعات: قرآن
     [ 12:14:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت