سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < فروردین 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 30
  • دیروز: 106
  • 7 روز قبل: 568
  • 1 ماه قبل: 4081
  • کل بازدیدها: 172931



  • رتبه



     
      بایسته های تبلیغ دینی مطلوب ...
    بایسته های تبلیغ دینی مطلوب

    #تبلیغ دینی به ریش نیست به ریشه است و ما پریم از ریش ها و نه ریشه ها!

    فرق ویتامین درون پرتقال و مربا آن چیزی است که ما در تبلیغ دینی متوجه آن نیستیم! شما می توانید پیام دینی خود را مانند ویتامین به مخاطب دهید تا هم از خوردن آن لذت ببرد و هم به صورت ناملموس از فواید درون آن استفاده می کند و می توانید پیام خود را به صورت مربا آماده شده و خیلی مستقیم به خورد مخاطب دهید. البته هر دوی این روش ها در جهت تبلیغ دینی لازم است اما متأسفانه ما بیشتر رویکردهای سوگیرانه و تک بعدی در این زمینه داشته و بیشتر ترکیب مربا برای مخاطبان سرو کرده ایم. رویکردهای غیر مستقیم از آسیب ها و نقاط ضعف ما در تبلیغ دینی، رویکرد مستقیم و غفلت از رویکردها و پیام رسانی های غیرمستقیم است. گاهی مخاطب قابلیت پذیرش یک موضوع را به صورت مستقیم نداشته و باید برای او از رویکردهای غیرمستقیم استفاده کرد. بیش از این ضعف، آنچه که خود را در وجه کلان تر نشان می دهد فقدان برنامه ریزی در جهت یک پیکار تبلیغاتی است. اینکه مخاطب کیست، چه ویژگی هایی دارد، با توجه به ویژگی های او چه رویکردهایی باید تعریف شود و از چه ابزارهایی می توان در این راستا استفاده کرد. متأسفانه هنوز ما مخاطب خود را سیبلی در نظر گرفته ایم که به سوی او دارت پرتاب می کنیم و او پاره ای جز اثر پذیری ندارد! فرزند زمانه باشیم یکی دیگر از بزرگترین آسیب هایی که ما در تبلیغات امروز به ویژه در انتقال و اشاعه ارزش ها در برابر نسل جدید با آن روبرو هستیم، فرزند زمانه خود نبودن است. ما هنوز در برنامه ریزی های فرهنگی و پلن های تبلیغاتی احساس می کنیم با مخاطبان دهه 50 و 60 و شاید 30 و 40 روبرو هستیم. در واقع هنوز مخاطبان ما در نوع پیام سازی پدرها و پدربزرگ یا نهایتا جوانان بالای سی و پنج سال هستند در حالی که هر زمان شرایط و ویژگی های خود را دارد و باید برای طرح تبلیغ، تغییرات فرهنگی، ژنتیکی و تکنولوژیکی را مد نظر گرفت. بنابر فرمایشحضرت علی (علیه السلام) می بایست فرزند زمانه خود بود در واقع باید با توجه به نیازهای زمان و ابزارهای جدید و پلن تبلیغاتی تعریف کرد. مسلماً درک یک دهه هفتادی از ارزش ها با فردی که اکنون 70 سال دارد متفاوت است، حتی شبهات، ابهامات و مسائل مبتلا به هم تغییرات گسترده ای داشته و نمی توان انتظار داشت که یک نوجوان حرف های را با همان سبک وسیاق قدیمی بپذیرد. در این زمینه توجه به نکات زیر الزامی است: الف) تفاوت فرهنگی: جوان امروز علاوه بر اینکه با فرهنگ ها و سبک زندگی های نوین سر می کند در برابر جنگ نرم گسترده ای قرار دارد که می خواهد ارزش های غربی را برای او فرهنگ سازی کند. نیاز است برای مقابله و مصونیت بخشی به جوان به این جریان های ضد فرهنگی توجه نمود و گام های اساسی ایجابی و سلبی برای حفظ مخاطب برداشت. ب) تفاوت ابزاری: اگر در گذشته تنها از طریق بنر فرصت تبلیغ دینی بوده و یا مسجد محلی برای تجمع مردم و فرصت تبلیغ بوده، امروز منبرهای ما با توجه به پیشرفت تکنولوژی بسیار گسترده تر و متنوع تر شده اند که این هم فرصت است و هم تهدید. فرصت از آن منظر که می توان با مطالعه و برنامه ریزی از پتانسیل این ابزارها برای فرهنگ سازی و اشاعه ارزش ها استفاده کرد و تهدید از این نگاه که اگر از این فرصت به خوبی استفاده نشود دیگران برای غلبه فرهنگ خود به مردم ما از آنها استفاده می کنند. امروز در کنار منبرها تلویزیون، رادیو و گستره اینترنت از نرم افزارها تا شبکه های اجتماعی هر کدام یک پتانسیل برای تبلیغ دینی هستند که البته نیازمند هنر و دانش است تا بتوان حرف درست خود را به خوبی و تأثیرگذار به مخاطب رساند. تبلیغ دینی فقط واجبات نیست آنچه لازم است، یک برنامه ریزی دقیق مبنی بر تعریف رویکردهای مستقیم و غیرمستقیم با توجه به شرایط زمانی حاضر است که به تمام شئون زندگی یک فرد در چهار چوب توصیه های دینی ورود کنند و به اشاعه ارزش ها و فرهنگ سازی بپردازد. ما در زمینه تبلیغ دینی با نگاهی محدود و سوگیرانه روبرو هستیم نگاهی که در تعریف رسانه دینی نیز بدان مبتلا می باشیم. برخی از کسانی که به تبلیغ و رسانه دینی معتقدند این حجم عظیم را به ارزش های درجه یک و اعتقادی منحصر می کنند. آن ها احساس می کنند تبلیغی دینی است که مستقیم پیرامون نماز باشد یا از دفاع مقدس روایت کند، یا مجله ای را رسانه دینی می دانند پیرامون مسائل مذهبی پیام داشته باشد. البته این موارد یکی از شئون رسانه و تبلیغ دینی است و باید برای رسیدن به یک تبلیغ به سایر شئون اعتقادی و دینی در یک برنامه پازل گونه نظر داشت. رسانه دینی تنها نباید رسانه پیام های مذهبی باشد بلکه می بایست رسانه سبک زندگی باشد. دین ما درباره همه شئون زندگی برنامه و حرف دارد و رسانه ای که در جهت سمت و سودهی به زندگی با توجه قواعد و چهارچوب دینی تلاش کند یک رسانه دینی است، در واقع دین فقط نماز و روزه و زکات نیست دین ابعادی اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و… دارد که ما نسبت به تبلیغ این شئون غافل هستیم و دقیقا ضعف جامع ما در زندگی دینی در این است که ما به این جهت که این شئون را به درستی تبلیغ نکرده ایم جامعه ما امروز از سبک زندگی نادرست خود رنج می برد. یک تبلیغ دینی باید درباره روابط با همسایه ها، قانونمداری، نرم خویی،مصرف گرایی، آداب پوشش و …. برنامه داشته باشد. اما متأسفانه تبلیغی که به ترویج نرم خویی و یا خانواده مداری بپردازد از منظر ما وارد حوزه تبلیغ دینی شده رسانه مذکور یک رسانه دینی نخواهد بود!

    کلام آخر: آنچه لازم است، یک برنامه ریزی دقیق مبنی بر تعریف رویکردهای مستقیم و غیرمستقیم با توجه به شرایط زمانی حاضر است که به تمام شئون زندگی یک فرد در چهار چوب توصیه های دینی ورود کنند و به اشاعه ارزش ها و فرهنگ سازی بپردازد.

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, اهل بیت س, تبلیغ
    [شنبه 1396-10-23] [ 12:26:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      قرآن یک آیه دارد که سخت آدم را درگیر خودش می کند ...

    قرآن یک آیه دارد که سخت آدم را درگیر خودش می کند
    ؛ آیه‌ای که ساعت‌ها می‌شود با آن رویای شیرین ساخت و زندگی کرد؛ خدا به پیامبرش می‌گوید
    «من تو را برای خودم پرورش دادم» یعنی همین قدر شیرین و خواستنی که خدا به بنده‌اش بگوید” تـو مالِ مَنی! مالِ خودِ خودم”


    مُحرم‌ که می‌شود انگار همه آدم‌ها با ظرف‌های وجودشان انتخاب می‌شوند برای چشیدن عشق حسین(ع)؛ امام حسین هم نه به اندازه ظرف و گنجایش آدم‌ها که خیلی بیشتر از آن عشق‌اش را می‌بخشد آنقدر که از این عشق لبریز و سرریز می‌شوی…

    انتخاب‌شان می‌کند برای پوشیدن لباس عزا و حسینی شدن و حسینی ماندن؛ یکی را می‌بَرد آن وسط هیات تا میاندار سینه‌زن‌ها باشد، یکی قرار است تمام مدت در آشپزخانه خادم باشد، یکی دلش پَر می‌کشد برای عباسِ حسین؛ انتخابش می‌کند برای علمداری، برای سقایی عزاداران؛ آن یکی خوب گریه می‌کند می‌بردتش یک گوشه هیات تااشک بریزد برای خودش برای غم‌اش برای کربلایش…


    یکی از این آدم‌ها من و توایم رفیق! که قرار است با ظرفِ دلمان با ‌حالِ بی‌قرارمان با عشقِ مادرش زهرا(س) کاری کنیم که حسینی‌تر شویم در این بزم عشق و حسینی‌تر بمانیم.

    این روزهای ماتم و آشوب هر چه در ظرفِ دلت ریخته می‌شود قدر بدان؛ قدر بدان که دستانت، قلم ات، هنرت، فکرت و هر آنچه که در وجودت است می‌تواند کاری کند برای وصل شدن خودت و عزادارانش به عشقِ دُردانه فاطمه…

    اگر خوشامد گوی عزادارنش هستی، اگر چای میریزی برای مهمانانش، گریه می‌کنی برایش، طرح و نقش می‌زنی بر در و دیوارِ مجلسِ ماتم‌اش؛ تو انتخاب شده‌ای اینگونه بیایی در این قرار عاشقی …

    قدرِ ثانیه به ثانیه‌ی شب‌ها و روزهایت بدان؛ نفس‌های عمیق بِکِش در این شب‌های پر آشوب و پر اضطراب و ریه‌هات را پُر کن از این عشق بی مصداق…

    هر جا اقامه عزایش بجای می‌آوری این انتخاب و لیاقت را سنجاق کن به سینه‌ات؛ شاید یکی از همین شب‌ها یکجایی با خطی خوانا بنویسند “تو را برای برپا داشتن غمِ حسین پرورش دادیم تو مالِ عزای مایی مالِ خودِ خودمان”


    1. وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی/ و من تو را براى خودم پرورش دادم»(طه/41)

    1506973685k_pic_6312b733-7bc0-4edb-8136-50b28e6f273b.jpg

    موضوعات: احادیث, اجتماعی, محرم, پیامبر ص, اهل بیت س, قرآن
    [سه شنبه 1396-07-11] [ 01:35:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      خوردن تخمه و آجیل در ماه محرم و صفر ...

    خوردن تخمه و آجیل در ماه محرم و صفر
    یکی از مسائلی که شاید در این ایام حزن و اندوه، به ذهن انسان خطور کند بحث شادی و خوشی در ماه محرم و صفر است. قطعا همه مسلمانان به مصائب وارده به امام حسین و اهل بیتش آگاه هستند.
    همانگونه که حضرت امام رضا (علیه السّلام) فرمود:«…ای پسر شبیب! این ماه محرم ماهی است که در گذشته ها مردم زمان جاهلیت آن را محترم می شمردند و ظلم و قتال را در آن حرام می دانستند. ولی این امت احترام این ماه را و احترام پیامبر خدا را نشناخت. در این ماه ذریه پیغمبر خود را کشت زنان او را اسیر نمود. اموال او را به یغما برد، خدا هرگز آنان را نیامرزد. ای پسر شبیب! اگر بخواهی برای چیزی گریه کنی برای امام حسین گریه کن! زیرا آن مظلوم بنحوی ذبح شد که گوسفند ذبح می شود و تعداد هجده نفر از مردان اهل بیتش با او شهید شدند که در زمین شبیه و نظیری نداشتند آسمانهای هفتگانه و زمین ها در عزایش گریان شدند…»[1]
    حال که مصیبت اهل بیت را از کلام معصوم شنیدیم، بهتر است در بیان یکی از مهترین صفات شیعه باشیم که آن شباهت احوال ما به حالات معصومین در غم و شادی آنها است.
    حضرت صادق (علیه السّلام) فرمود: «شیعیان ما جزئی از مایند از زیادی نور ما آفریده شده اند ناراحت می کند ما را هر چه که آنان را ناراحت کند و شادمان می کند ما را آنچه که آنان را شاد کند هر کس اراده ی ما کند باید قصد شیعیان ما کند آنان وسیله رسیدن بمایند.»[2]
    خوب حال با روشن شدن این صفت شیعیان، بیشتر به این مسئله پی می بریم که بین ما و اهل بیت باید شباهتی در غم و شادی باشد. البته این شباهت نباید به مرحله افراط برسد و از حد تعادل خارج شود. و جالب است به عنوان مثال آداب دیگر ادیان را در این ایام بدانیم:
    موبد رشید خورشیدیان ظهر امروز در حاشیه شرکت در یازدهمین اجلاس بین‌المللی پیرغلامان حسین اظهار داشت: «ما جامعه زردتشتیان همیشه نسل در نسل از مریدان و دوستداران امام حسین (علیه السلام) و ویژگی‌های رفتاری ایشان بوده و خواهیم بود. نماینده جامعه زردتشتیان ادامه داد: ما در طول محرم و صفر چه در ایران و چه در خارج از ایران هیچ گاه مراسم عروسی و یا نامزدی و مراسم‌های شادی را برگزار نمی‌کنیم. چون ما اعتقاد داریم برگزاری شادی در ماه محرم و صفر برای ما نامبارک است.
    وی افزود: ما به اعتقاد برادران و خواهران مسلمان خود احترام می‌گذاریم و این احترام را بسیار پسندیده و خرسند می‌دانیم. در روز عاشورا و تاسوعای حسینی نیز زردتشتیان داخل و خارج از کشور هیچ وسیله نو را خریداری نمی‌کنند و خود را در غم مسلمانان شریک خواهند کرد.»[3]
    اما سوال این است در این ماه، آیا خوردن تخمه آجیل باعث بی حرمتی به اهل بیت است و نباید از ابزار شادمانی و خوشی در این ایام استفاده کرد؟
    آیت الله خامنه ای
    س: خواستم بدانم اینکه می گویند استفاده از تخمه و آجیل در ماه محرم و صفر خوب نیست از نظر شرعی چه حکمی دارد؟
    ج: از نظر شرعی فی نفسه اشکال ندارد، ولی مناسب است شأن و حرمت ایام عزای اهل‌بیت «علیهم السلام» مراعات گردد.[4]

    آیت الله مکارم شیرازی
    س: استفاده از تخمه و آجیل و مانند آن در ایام عزاداری چه حکمی دارد؟
    ج: اشکالی ندارد اما اگر در عرف محل این کار را نشانه شادی می دانند، بهتر است از این کار پرهیز شود.[5]
    ————————–
    پی نوشت:
    [1]. «…یا ابْنَ شَبِیبٍ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیةِ فِیمَا مَضَی یحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِک أَبَدایا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کنْتَ بَاکیاً لِشَی‌ءٍ فَابْک لِلْحُسَینِ بْنِ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَإِنَّهُ ذُبِحَ کمَا یذْبَحُ الْکبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیتِهِ ثَمَانِیةَ عَشَرَ رَجُلًا مَا لَهُمْ فِی الْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِه…» بحار الأنوار (ط - بیروت)، مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ج44، ص: 286.

    [2]. «عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ: شِیعَتُنَا جُزْءٌ مِنَّا خُلِقُوا مِنْ فَضْلِ طِینَتِنَا یسُوؤُهُمْ مَا یسُوؤُنَا وَ یسُرُّهُمْ مَا یسُرُّنَا فَإِذَا أَرَادَنَا أَحَدٌ فَلْیقْصِدْهُمْ فَإِنَّهُمُ الْبَابُ الَّذِی یوصَلُ مِنْهُ إِلَینَا.»
    الأمالی( للطوسی)، طوسی، محمد بن الحسن، تاریخ وفات مؤلف: 460 ق، ناشر: دار الثقافة، مکان چاپ: قم، سال چاپ: 1414 ق، ص 299.
    [3]. خبر آن لاین
    [4]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه
    [5]. سایت آیت الله مکارم شیرازی

    1505903981k_pic_a510ae74-a6a0-462b-b2cb-679fc1e09dc7.jpg

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, احکام, محرم, اهل بیت س
    [پنجشنبه 1396-06-30] [ 11:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مواردی که خمس بر آنها تعلق نمی‌گیرد ...

    مواردی که خمس بر آنها تعلق نمی‌گیرد

    بر هر فرد واجد شرایط واجب است خمس درآمد مازاد بر مؤونه ی خود را پرداخت کند. منظور از درآمد در این جا، مال و ثروتی است که از راه فعالیت های اقتصادی به دست می آید اصطلاح عنوان کسب در آن دخالت دارد.
    انواع درآمد
    1ـ درآمد کشاورزی که از راه فعالیت های کشاورزی به دست می آید.
    2ـ درآمد بازرگانی که از راه فعالیت های تجاری و بازرگانی به دست می آید. درآمد املاک که از راه اجاره ی اعیان به دست می آید، مثل درآمدی که از راه اجاره ی سرمایه های مستغلاتی از قبیل خانه، اتومبیل و مانند آن یا تولیدی از قبیل دستگاه تراش فلزات، ماشین جوراب بافی و مانند آن به دست می آید.
    3ـ درآمد حقوقی که افراد از راه اجاره ی نفس (خدمات) دریافت می دارند، مثل حقوق و مزدی که استاد با تدریس یا مهندس با فعالیت های فنی یا کارگر با کارهای ساده و همچنین هر فرد دیگری که نیروی انسانی خود را در اختیار دیگری ، دریافت می دارد می گذارد و در برابرش مزد و حقوق می گیرد.
    مالی که یک بار خمس آن داده شود دیگر خمس به آن تعلق نمی گیرد، بنابراین اگر در سال جدید مصرف نشود و باقی بماند دوباره خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 955)

    نمونه هایی از موارد عدم انطباق درآمد
    میراث:
    ارث و پول فروش آن خمس ندارد، هر چند قیمت آن افزایش یافته باشد، مگر این که آن را به قصد تجارت و زیاد شدن قیمت نگهداری کند که در این صورت، پس از فروش بنابر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س859)
    ارثی که به فرزندان صغیر می رسد خمس ندارد ولی از سود حاصل از ارث، آن مقدار که تا زمان رسیدن به بلوغ شرعی در ملک آنان باقی می ماند بنابر احتیاط بر هر یک از آنان واجب است که بعد از رسیدن به سن تکلیف، خمس آن را بپردازند.
    مهریه :
    مهریه خمس ندارد و در عدم وجوب خمس آن، فرقی بین مهریه مدت دار و بدون مدت و بین پول نقد و کالا وجود ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 862)
    هبه و هدیه :
    هبه و هدیه خمس ندارد، هر چند احتیاط (مستحب) این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 851)
    تحقق عنوان هبه و هدیه تابع قصد دهنده است، بنابراین نفقه ای که انسان از طرف پدر یا برادر یا آن دو را ، یکی از اقوام دریافت می کند در صورتی هبه و هدیه محسوب می شود که پرداخت کننده قصد کرده باشد. (اجوبة الاستفتائات، س 854)
    وسایلی که از طرف پدر و مادر و یا دیگران به شخص اهدا می شود خمس به آن تعلق نمی گیرد، هرچند این وسایل مورد نیاز او یا مناسب شأن عرفی او نباشد. بله، اگر هدیه دادن چنین اشیایی خارج از شأن پدر و مادر باشد، مؤونه ی آنان محسوب نمی شود و باید خمس آن را بپردازد.
    پدری که به دخترش یک واحد مسکونی به عنوان جهیزیه ی عروسی اش بخشیده، اگر هبه ی واحد مسکونی به دختر، عرفاً مطابق شأن پدر محسوب شود و در بین سال خمسی بخشیده باشد دادن خمس آن واجب نیست. (اجوبة الاستفتائات، س855)

    بخشش صوری

    بخشش صوری و به قصد فرار از خمس است، خمس دارد، بنابراین زن و شوهری که پیش از رسیدن سال خمسی، اقدام به هدیه کردن سود سالانه ی خود به یکدیگر می کنند تا خمس به اموال آنها تعلق نگیرد بایستی خمس آنچه به همدیگر می بخشند را بپردازند. (با این کار، خمس واجب از آنان ساقط نمی شود. (اجوبة الاستفتائات، س857)
    پول فروش هبه و هدیه خمس ندارد هر چند قیمت آن افزایش یافته باشد مگر این که آن را به قصد تجارت و زیاد شدن قیمت نگهداری کند که در این صورت، پس از فروش بنابر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 859)
    عیدی کارمندان:
    آنچه از پول نقد و اجناس که دولت در ایام عید به کارمندان خود به عنوان عیدی می دهد خمس ندارد، هر چند تا سر سال باقی بماند. بلی اگر اجناس به قیمت کمتری در اختیار کارمندان قرار گیرد، از آن جا که در واقع قسمتی از اجناس از سوی دولت مجّانی و قسمتی در برابر پول، داده شده، فلذا از کالای باقیمانده به نسبت مقداری که پول در برابر آن پرداخت شده واجب است که خمس آن پول را بپردازند. (اجوبة الاستفتائات، س 863)
    بخشش صوری و به قصد فرار از خمس است، خمس دارد، بنابراین زن و شوهری که پیش از رسیدن سال خمسی، اقدام به هدیه کردن سود سالانه ی خود به یکدیگر می کنند تا خمس به اموال آنها تعلق نگیرد بایستی خمس آنچه به همدیگر می بخشند را بپردازند. (با این کار، خمس واجب از آنان ساقط نمی شود. (اجوبة الاستفتائات، س857)
    جایزه:
    جایزه هایی که توسط بانک ها و صندوق های قرض الحسنه و مانند آن به افراد پرداخت می شود خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س852)
    وقف:
    اعیان موقوفه (مثل زمین وقفی) مطلقاً خمس ندارد، حتی اگر وقف خاص باشد. ثمره و نمای آن هم مطلقاً خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 970)
    حقوق شرعی:
    حقوق شرعی (مثل خمس و زکات) که از طریق مراجع به طلاب محترمی اهدا می شود که مشغول تحصیل در حوزه های علوم دینی هستند خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 1027)
    هزینه ی درآمد:
    آنچه را که انسان از درآمد سال برای به دست آوردن درآمد از کارهای تجاری و غیر آن مصرف می کند از قبیل هزینه های انبار داری، حمل و نقل، وزن کردن، واسطه ی معامله و مانند آن، از درآمد همان سال استثناء می شود و خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س915)
    مال مخمس:
    مالی که یک بار خمس آن داده شود دیگر خمس به آن تعلق نمی گیرد، بنابراین اگر در سال جدید مصرف نشود و باقی بماند دوباره خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 955)
    بیمه:
    پولی که شرکت های بیمه بر اساس قرارداد برای جبران خسارت یا هزینه ی درمان و مانند آن به فرد بیمه شده پرداخت می کنند خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 860)
    هبه و هدیه خمس ندارد، هر چند احتیاط (مستحب) این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 851)
    کمک هزینه ی تحصیلی:
    کمک هزینه ی تحصیلی که به دانشجویان از طرف وزارت آموزش عالی پرداخت می شود خمس ندارد. بله، کسانی که بورسیه شده اند و از همان دوران دانشجویی حقوق می گیرند، به حقوق آنها خمس تعلق می گیرد. (اجوبة الاستفتائات، س 975)

    1504162964_.jpg

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, احکام, علمی, خانواده
    [پنجشنبه 1396-06-09] [ 11:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اصطلاحات فقهی خمس ...

    اصطلاحات فقهی خمس
    خمس در لغت بمعنای یک پنجم (⅕) و در اصطلاح شرعی؛ حقی است معادل (⅕) در مال مکلف برای مواردی که در آیه 41 سوره انفال آمده است. (1)
    وجوب خمس:
    هر چند در پاره ای از خصوصیات خمس از جهت موارد تعلق و مصرف آن اختلاف وجود دارد اما اصل وجوب خمس در اسلام مسلم و قطعی است تا آنجا که می توان این وجوب را از ضروریات دین دانسته و منکرش را در زمره کافران بحساب آورد.(2) از همین رو؛ در ادامه به اختصار ادله آن ذکر می شود:
    1-آیه 41 سوره انفال:
    «وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتَامَی وَ الْمَسَاکینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِن کنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَ مَا أَنزَلْنَا عَلی عَبْدِنَا یوْمَ الْفُرْقَانِ یوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ وَ اللَّهُ عَلی کلّ شیءٍ قَدِیر؛ و بدانید که هر چیزى را به غنیمت گرفتید، یک پنجم آن براى خدا و پیامبر و براى خویشاوندان [او] و یتیمان و بینوایان و در راه‌ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى [حق از باطل ]-روزى که آن دو گروه با هم روبرو شدند- نازل کردیم، ایمان آورده‌اید. و خدا بر هر چیزى تواناست».
    هرچند آیه مذکور در سال دوم هجری و پس از پیروزی مسلمانان در غزوه بدر، درباره اخذ خمس از غنائم جنگی نازل شده است (3) اما؛ بنابر فهم عرف و لغت از معنای «غنیمت» در آیه و با توجه به روایات متعدد فقهای امامیه، خمس را مختص غنیمت جنگی ندانسته و موارد دیگری را نیز مشمول خمس دانسته اند. (4)
    2-احادیث:
    کثرت روایات وارد شده در باب خمس در حد تواتر است(5) که بخشی از آنها را مرحوم کلینی (رض) در بابی با عنوان «بَابُ الْفَیْ‌ءِ وَ الْأَنْفَالِ وَ تَفْسِیرِ الْخُمُسِ وَ حُدُودِهِ وَ مَا یَجِبُ فِیهِ» در کتاب اصول کافی آورده اند. (6)
    موارد وجوب خمس:
    این موارد را به اختصار می توان اینگونه بر شمرد: (7)
    1-غنائم جنگ با کافران حربی اعم از زمین و غیر آن.
    2-معادن بعد از کسر هزینه های استخراج (مئونه).
    3-کنوز یعنی؛ هر مالی که زیر زمین دفن شده (= دفینه)، ارزش آن پس از کسر مئونه به بیست دینار طلا می رسد و علامتی هم ندارد که نشان دهد مالک مشخصی دارد.
    4-آنچه مانند مروارید با غواصی از دریا بدست می آید و قیمت آن به یک دینار می رسد.
    5-آنچه از سود هر کسبی - اعم از تجارت، صنعت، زراعت و مانند اینها- بدست می آید، البته؛ پس از کسر هزینه های سالیانه شخص و افراد تحت تکفلش.
    6-زمینی که کافر ذمی از مسلمان می خرد.
    7-مال مخلوط به حرام که مقدار حرام وحلال آن مشخص نیست.
    مصارف خمس:
    در اینکه خمس باید چگونه و به چه نحو مصرف شود در میان فقهای امامیه اقوال متعددی وجود دارد اما در یک تقسیم بندی کلی می توان آنها را در نظر زیر خلاصه نمود:
    1-قول مشهور:
    بنابر مفاد آیه، خمس به شش سهم تقسیم می گردد؛ سهم الله، سهم الرسول و سهم ذی القربی که جمعا نیمی از خمس بوده، به امام علیه السلام تعلق دارد و از همین رو به آن سهم امام می گویند. سهم یتیمان، فقرا و در راه ماندگان؛ بشرط آنکه از بنی هاشم بوده و امامی مذهب هم باشند یعنی همان سهم بنی هاشم یا سادات.(8)
    2-قول دیگر:
    همه شش سهم خمس به منصب امامت تعلق دارد. البته؛ با اهتمام امام به برآورده کردن حاجات ایتام، فقرا و در راه ماندگان بنی هاشم. (9)
    خمس در عصر غیبت:
    در عصر غیبت امام زمان علیه السلام، در باب وجوب و نحوه پرداخت خمس در میان فقهای امامیه اختلاف نظر وجود دارد:
    1-مشهور فقهاء امامیه حکم وجوب خمس را ثابت دانسته و سقوط این حکم شرعی را مردود می دانند.(10) در این بین برخی از فقها برآنند؛ شخص مکلف می تواند پس از اخراج خمس نیمی از آن را شخصا به مصرف ایتام، فقرا و در راه ماندگان سادات برساند و نیم دیگر یا همان سهم امام را به مجتهد جامع الشرایط تسلیم نماید(11) اما در نظر برخی؛ کل خمس می بایست به مجتهد جامع الشرایط تسلیم شود تا سهم سادات را نیز وی بمصرف ایشان برساند. (12)
    2-حکم بسقوط خمس مطلقا؛ اعم از سهم امام و سهم بنی هاشم. (13)
    3-اسقاط وجوب پرداخت خمس. با اینحال؛ مستحب است شخص مکلف خمس اموالش را به مجتهد جامع الشرایطی بپردازد تا همه آن را به مصرف اصناف سه گانه بنی هاشم برساند. (14)
    4-حکم وجوب خمس تنها نسبت به سهم بنی هاشم ثابت است اما مستحب است سهم امام را نیز به آن منضم کرده و جمعا آن را در اختیار مجتهد جامع الشرایط قرار دهند تا بمصرف اصناف سه گانه بنی هاشم برساند.(15)
    1.سبزوارى. سید على بن عبد الأعلى. الخمس.. ص 17.
    2.خویى، سید ابو القاسم موسوى، موسوعة الإمام الخوئی، ج25. ص 3.
    3.جرجانى، سید امیر ابو الفتح حسینى، تفسیر شاهى، ج1. ص 316.
    4.حلّى، مقداد بن عبد اللّه، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج 1. ص 249 و مقدس اردبیلى، احمد بن محمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، ص 208 و 210.
    5.خویی. پیشین.
    6.کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی . ج1. ص 538 و 539.
    7.محقق حلی. شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج2. ص 162 تا 165 و شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة،. ج1. ص 258 تا 261
    8.شهید ثانى، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة ج 1. ص 137 و مغنیه، محمد جواد، فقه الإمام الصادق علیه السلام، ج2. ص 114 و 115.
    9.حائرى، سید کاظم حسینى، فتاوى فی الأموال العامة، ص 67 و 68.
    10.شیخ انصاری. کتاب الخمس. ص 319.
    11.شهید اول، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة،. ص 55 و یزدى، سید محمد کاظم طباطبایى، العروة الوثقى. ج2. ص405
    12.خمینى، سید روح اللّه. تحریر الوسیلة، ج1. ص 366
    13.شیخ انصاری. پیشین. ص 322 و شهید اول. الدروس الشرعیة. ج‌1، ص 262‌
    14.محقق سبزوارى، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایة الأحکام، ج1. ص 222.
    15.فیض کاشانی، ملا محسن، مفاتیح الشرائع، ج 1. ص 229.

    موضوعات: احادیث, احکام
    [دوشنبه 1396-05-30] [ 11:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت