سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < اردیبهشت 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 35
  • دیروز: 104
  • 7 روز قبل: 1014
  • 1 ماه قبل: 5436
  • کل بازدیدها: 248582



  • رتبه



     
      زود قضاوت نکنیم ...
    زود قضاوت نکنیم

    زود قضاوت نکنیم

    یکی از ریشه‌های مهم قضاوت کردن منفی، بدبین بودن به دیگران است. البته حسن ظن داشتن به دشمن مصداقی از ساده لوحی است.

    قضاوت کردن دیگران از جمله مسائل اجتماعی است که بخش زیادی از مردم جامعه درگیر آن هستند و  معمولا با کوچک‌ترین نکته‌ای دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهند و طبیعتا تبعاتی را نیز به دنبال دارد. معمولا وقتی سخن از قضاوت کردن دیگران پیش می‌آید بار منفی آن مدّ نظر است و منظور قضاوتی است که  علیه شخص ایجاد می‌شود. در خیلی از مواقع این قضاوت‌ها نادرست از آب در می‌آید و نتیجه‌ای جز تهمت و افترا را به دنبال نخواهد داشت.  

    شاهد بوده‌ایم که مثلا به واسطه مشاهده صرفا یک عکس، نوع لباسی که شخصی به تن داشته و… چه تهمت‌ها و هجمه‌‌هایی علیه افرادی ایجاد شده و بعدا مشخص شده که حقیقت ماجرا مخالف برداشت‌های صورت گرفته بوده است. یا مثلا کسی شخص جوان و کم سن و سالی را در حرفه یا پستی می‌بیند و به صرف جوان بودن آن شخص انگ بی‌سوادی و نابلدی به او می‌زند؛ در حالی که  این جوان، سواد لازم را دارد و بسیار هم حرفه‌ای عمل می‌کند؛ ولی به صرف جوان بودن مورد قضاوت ناپسند و ناصحیح قرار می‌گیرد.

    نمونه دیگر جایی است که سخنان شخصیتی را تقطیع می‌کنند و طوری آن را منعکس می‌کنند که برداشتی متفاوت از  هدف گوینده ایجاد می‌شود و برخی بر اثر همین بخش از کلام، مرتکب قضاوت عجولانه و ناصحیح می‌شوند.

    حقیقتا اگر وجدان انسان بیدار باشد، بعد از آشکار شدن حقیقت، خیلی شرمنده می‌شود و قطعا پشیمان از اینکه چرا اینگونه قضاوت کرده است. 

     بدبینی، ریشه قضاوت منفی

    یکی از ریشه‌های مهم قضاوت کردن منفی، بدبین بودن به دیگران است.

    یکی از نکات مهم در تعاملات اجتماعی که از آداب اسلامی هم به شمار می‌رود خوش‌بین بودن و عدم سوء ظن داشتن به دیگران است.

    خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمان‌ها بپرهیزید. چرا که بعضی از گمان‌ها گناه است.»(حجرات/12)

    در روایات نیز به خوش بینی توصیه شده است. امیر مؤمنان علی علیه‌السلام فرمودند: «ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ حَتَّى يَأْتِيَكَ مَا يَغْلِبُكَ مِنْهُ وَ لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَخِيكَ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي الْخَيْرِ مَحْمِلًا؛ اعمال برادر (یا خواهر) مسلمانت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود و هرگز نسبت به سخنی که راجع به برادر مسلمانت می‌شنوی گمان بد مبر.»  (کافی/ج2/ص362)

    ظن

    سوء‌ظن به دشمن

    ناگفته نماند خوش‌بینی نباید به معنای ساده لوحی تلقی شود و مواردی هست که برعکس، انسان باید  سوء ظن داشته باشد و یکی از مصادیق بارز  آن  سوء ظن داشتن به دشمن است.

    حسن ظن داشتن به دشمن می‌تواند صدمات جبران ناپذیری را بر انسان یا حکومت اسلامی وارد کند. چه بسا  دشمن از در دوستی وارد شود و ظاهری خیر خواهانه و صلح به خود بگیرد و دست دوستی دراز کند، اما در صدد مکر و ضربه زدن باشد. بنابراین خوش بین بودن به دشمن اصولا عاقلانه نیست. حضرت علی علیه‌السلام در نامه معروف خود به مالک اشتر می‌فرماید: «مراقب باش، مراقب باش، از دشمن خود پس از آشتی کردن؛ زیرا گاهی دشمن نزدیک می شود تا غافلگیر کند؛ پس دور اندیش باش و حسن ظن خود را متهم کن.»

    نمونه عینی این مطلب را در طول دوران انقلاب اسلامی شاهد بودیم که هر جا به دشمن خوش‌بین بودیم ضرر کردیم. مصداق بارز آن برجام است که ثمرات  آن و بد عهدی‌های طرف مقابل را شاهد هستیم.

    فراموش نکنیم که دشمن، دشمن است و دست از دشمنی بر نمی‌دارد. در این روزهای اخیر و اغتشاشاتی که در ایران اسلامی رخ داده، مشاهده می‌کنیم که دشمنان قسم خورده چگونه ذوق زده شده‌اند و از عده‌ای آشوبگر حمایت می‌کنند و رسما و علنا دشمنی خود را با جمهوری اسلامی ابراز می‌کنند؛ هر چند که در برهه‌ای بر سر میز مذاکره نشستند و ابراز خرسندی می‌کردند که با ایران در تعامل باشند!

    بارها و بارها شاهد بودیم و هستیم که رهبر معظم انقلاب تا چه اندازه خطرات دشمن را گوشزد کرده‌اند و تأکیدات زیادی در عدم خوش‌بینی به دشمن داشته‌اند. اگر بیانات ایشان را بررسی کنیم کلمه دشمن یکی از مهم‌ترین کلیدواژه‌ها خواهد بود.

    بی عدالتی نباید گسترده شود

    یکی از موارد دیگری که حسن ظن داشتن پسندیده نیست جایی است که فساد و بی عدالتی فراگیر شده باشد.

    امیر مؤمنان علیه‌السلام در بیانی می‌فرماید: هنگامی كه صلاح و نيكی زمانه و مردم آن را در بر گيرد در چنين شرايطی اگر كسی گمان بد به ديگری ببرد كه از او گناهی آشكار نشده است بی ترديد به او ستم كرده است، اما هنگامی كه فساد بر زمان و اهل آن فراگير شد هر كس به ديگری گمان خوب ببرد خودش را فريب داده است.(حکمت 114نهج البلاغه)

    در حدیثی از امام هادی عليه السلام نيز نقل شده: إِذَا كَانَ زَمانٌ اَلعَدلُ فيِهِ أَغلَبُ مِنَ الجَورِ فَحَرَامٌ أَن تَظنَّ بِأَحَدٍ سوُءً حَتّی يُعلَمَ ذَلِكَ مِنهُ وَإِذَا كَانَ زَمَانٌ الجَورُ فيِهِ أَغلَبُ مِنَ العَدلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ أَنْ يظنَّ بِأَحَدٍ خَيرًا حَتَّی يَبدُوا ذَلِكَ مِنْه؛ هنگامی كه عدالت بر جور و ستم غالب باشد حرام است به كسی سوءظن ببری مگر آن كه بدانی كه فلان كار زشت را انجام داده است، و زمانی كه جور و ستم بيش از عدل و داد باشد كسی حق ندارد به ديگری گمان خوب ببرد مگر در صورتی كه خوبی وی كاملا مشهود و آشكار باشد. (بحارالانوار، ج75، ص370)

    البته این بدان معنا نیست که بتوان به صرف گمان داشتن، کسی را محکوم کرد؛ ولی ساده اندیشانه نیز نباید برخورد کرد.

    اميرمؤمنان عليه‌السلام می فرمايد: «لَيسَ مِنَ العَدلِ القَضَاءُ عَلیَ الثّقَةِ بِالظّنِّ؛ داوری كردن با استناد و اتكا به ظن و گمان، از عدالت به دور است.» (وسائل الشيعة، ج16، ص379)

    پرهیز از فضای تهمت زا

    یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه داشت این است که تا جایی که امکان دارد انسان باید از اموری که ایجاد سوء ظن می‌کند بپرهیزد تا موجبات بدبینی دیگران را فراهم نکند. در حدیث هم به این نکته اشاره شده که از مواضع تهمت‌زا یرهیز کنید. امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که وارد جایی شود که اتهام زا است، اگر متهم شد کسی را جز خودش ملامت نکند. (أمالی صدوق/ص 497)

    مثلا اگر انسان برای پرسیدن آدرسی به مغازه مشروب فروشی برود ممکن است که این گمان پیدا شود که برای خرید و فروش مشروب به آن مغازه رفته است و این برداشت منفی در مورد او ایجاد شود که اهل شراب است؛ در حالی که او صرفا برای پرسیدن آدرس به آنجا رفته بود؛ بنابراین درست است که انسان نباید سوء ظن داشته باشد، ولی از آن طرف هم باید طوری عمل کند که موجبات بدگمانی را هم فراهم نکند.

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, علمی, ادبی, اخلاقی, قرآن, تبلیغ
    [شنبه 1396-10-23] [ 12:59:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      دو خدا در یک عالم نمی گنجد ...
    دو خدا در یک عالم نمی گنجد

    #دو خدا در یک عالم نمی گنجد

    مگر می شود قائل به توحید و وحدانیت خداوند نبود؟ اگر دو خدا در جهان خدایی کنند عالم به هم می ریزد و کم کم از بین می رود.


    ممکن است برای هر کدام از ما سوال شده باشد که آیا عالم تحت مخلوق و تحت فرمان یک خدا قرار دارد یا بیش از یک خدا.
    بسیاری از مشکرکین تاریخ عالم را تحت فرمان خدایان می دانستند و برای هر پدیده ای یک اله و خدا تصور می کردند.
    قرآن مجید این موضوع را مورد بررسی قرار داده و با بیانی یک خطی و موتاه این تفکر را مورد مناقشه قرار می دهد.

    با دو خدا عالم از بین می رود

    آیه لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ : اگر در آنها [=زمين و آسمان] جز خدا خدايانى [ديگر] وجود داشت قطعا [زمين و آسمان] تباه مى‏شد پس منزه است‏خدا پروردگار عرش از آنچه وصف مى‏كنند. ( انبياء / 22)می فرماید اگر در عالم دو خدا وجود داشته باشد عالم به هم می ریزد و از بین رفته و فاسد می شود. اگر از علت این امر سوال کنید باید بگوییم:
    هر گاه بر زمین و آسمانها دو آفریننده حکومت نمایند، این دو خداوند یا مماثل و همانند یکدیگرند، یا با یکدیگر اختلاف و تباین کلی دارند هر گاه مماثل و همانند یکدیگر باشند، مانند دو انسان که براثر شباهت کامل و جهت اشتراکی که در میان آن دو وجود دارد مثل یکدیگر شمرده می شوند در این صورت باید در یک قسمت شبیه و همانند یکدیگر باشند. اما در یک قسمت دیگر باید با هم اختلاف داشته باشند زیرا معنی ندارد که دو موجود از هر جهت مانند یکدیگر باشند و هیچ گونه تفاوتی در بین آنان نباشد، حتی دو برادر دو قلو همزاد، که از نظر شکل و قیافه و رنگ و اندازه قامت و آهنگ صدا و… مانند یکدیگر باشند باز در جهاتی با هم و لااقل لحظه تولد و مکان و ماده سازنده بدون روح و… با هم فرق خواهند داشت. و نتیجه چنین فرض، ترکیب يافته از دو امر و دو جهت : 1- از جهت اشتراک و لو در اصل هستی و وجود و 2- از جهت اخلاف که موجب تعدد دو گانگی آنان می باشد.
    علامه طباطبایی در تفسیر آیه مذکور می فرمایند:
    «اگر فرض شود كه براى عالم آلهه متعددى باشد، ناچار بايد اين چند اله با يكديگر اختلاف ذاتى، و تباين حقيقى داشته باشند، و گر نه چند اله نمى‏شدند، و تباين در حقيقت و ذات مستلزم آن است كه در تدبير هم با يكدگر متباين و مختلف باشند، و همين كه پاى اختلاف در تدبير به ميان بيايد، تدبير هر يك تدبير ديگرى را فاسد مى‏كند، و آسمان و زمين رو به تباهى مى‏گذارند، و چون مى‏بينيم نظام جارى در عالم نظامى است واحد، كه همه اجزاى آن يكديگر را در رسيدن به هدف خود يارى مى‏دهند، و با رسيدن اجزاى ديگر به هدف‏هاى خود سازگارند، مى‏فهميم كه پس براى عالم فقط يك اله است، و همين هم مدعاى ما است.»

    کمی عرفانی تر

    کلام قرآن کریم ناظر به این است که اگر حقیقتا در عالم دو خدا در عرض هم و در کنار هم مشغول خدایی باشند عالم به فساد کشیده می شود.
    اما آدم ها معمولا به این فکر نمی کنند که آیا یک خدا در عالم است یا دو خدا، بلکه بسیاری از آن ها در جریان زندگی خود بدون آنکه متوجه باشند به دو یا حتی بیشتر از دو خدا اعتقاد دارند. شاید تعجب کرده باشید. بله همینطور است بعضی از مردم پول و ثروت را هم معبود خود ساخته اند، برخی دیگر هم جاه و مقام را ، و معبود هایی دیگر از جنس ماده و جسم را در کنار خدای حقیقی قرار داده اند.
    شاید بد نباشد که بگوییم این نوع باور به دو خدا هم فساد آور است. گرچه عالم را فاسد نمی کند و آن را از بین نمی برد، اما قطعا عالم درون انسان را از بین می برد و این موضوع کمی نیست چراکه اگر عالم درون انسان فاسد شود عالم خارج از انسان نیز فاسد می شود چراکه گفته اند انسان همین جهان است اما در مقیاسی کوچک تر.

    سخن پایانی

    معلوم شد که وجود دو خدا در عالم منتفی است. عالمی که دو خدا دارد نمی تواند اینقدر یکپارچه و دارای نظمی واحد باشد. عالم اگر تحت تدبیر دو خدا اداره شود عالم به هم می ریزد و فاسد خواهد شد.

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, علمی, قرآن, تبلیغ
     [ 12:33:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      گزارش همایش طلیعه حضور حوزه علمیه خواهران استان سمنان ...
    موضوعات: بزرگان, اجتماعی, علمی, محرم, زنان, ادبی, کار تشکیلاتی, قرآن
    [یکشنبه 1396-07-30] [ 12:08:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      مختصری در باب گفتن الفاظی همچون: من سگ حسینم ...

    #انا_کلب_الحسین
    ✔️مختصری در باب گفتن الفاظی همچون: من سگ حسینم

    ☝️شکی نیست که عظمت دستگاه امام حسین علیه السلام، آن قدر اهمیت دارد که هیچ کس نباید کوچک ترین توهینی را روا دارد و بدون تحقیق، اظهار نظر سلبی یا ایجابی داشته باشد. در این مختصر سعی شده آنچه متقن و مستدل هست بیان شود، نه آنچه که برخی از روی احساسات بر زبان می رانند.
    ↪️از یک سو:
    همه ی ما می دانیم که زبان شعر، زبانی آکنده از کنایه و مجاز بوده و کنایاتی از این دست – که نشانگر نوعی تواضع و ارادت است - در بسیاری از اشعار وجود دارد و استفاده از این هنر به خودی خود اشکالی ندارد، ولی امروزه به زبان آوردن این‌گونه عبارات در محافل عمومی – به ویژه با انجام حرکات خاص - موجب وهن مجالس و شعائر شده و مورد سوء استفاده دشمنان قرار می‌گیرد و به همین دلیل سزاوار است از بیان چنین عباراتی خودداری شده و عزاداری سالار شهیدان علیه السلام با نقل وقایع عاشورا و تاریخ اسلام و با استفاده از دیگر روشهای هنرمندانه و نیز با مضامین روشنگر و معرفت‌زا انجام گیرد
    ↪️از سوی دیگر:
    بدیهی است که امام حسین و خط سیدالشهداء علیه‌السلام در طول تاریخ، «کلب = سگ» لازم ندارد، بلکه انسان‌های موحد، مؤمن، مسلمان، مجاهد، بصیر و از جان گذشته می‌خواهد. پس اگر شخصیتی در شعری( مثلا: وحیدم من اگر در جرم و تقصیر، سگی بودم شدم در کوی تو پیر)، در استعاره‌ای و ادبیاتی از این واژه استفاده کرد، دلیل نمی‌شود که شعاری عمومی شود و هیئاتی به نام «اکلاب= سگان» درست شود یا بخوانند که من سگ حسین هستم و یا شیعیان عزادار به گردن خود قلاده ببندند و با دست خود زنجیر آن را گرفته و دور هیئت بگردند … و احیاناً واق‌واق هم بکنند – اینها همه، وهن اسلام، تشیع و عزاداری است، پس قطعاً حرام است؛ چرا که اگر کسی به فکر ترویج فرهنگ تشیع باشد، با چنین الفاظی نمی تواند امام حسین علیه السلام را به دنیا معرفی نماید و قاعدتأ تاثیر منفی خواهد داشت.
    ↪️و از جهت سوم:
    می دانیم که شیعه علی بن ابی طالب علیه السلام، کارهایش را زیر نظر مرجع تقلیدش انجام می دهد چرا که در زمان غیبت معصوم علیه السلام، رجوع به متخصص احکام جزء وظایفی است که ریشه در احادیث معصومین علیهم السلام خصوصأ امام زمان عجل الله تعالی فرجه دارد. در این مسئله(گفتن الفاظی همچون: من سگ حسینم) نظر برخی از مراجع تقلید را یادآور می شویم:
    1️⃣حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
    گفتن این جملات شایسته نیست و در هر حال مناسب است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین علیهم السلام بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام را بنمایند و لازم است عزاداری سالار شهیدان هرچه گرمتر و پرشورتر و به شیوه سنتی و با مضامین روشنگر و معرفت زا انجام گیرد.‏
    2️⃣حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
    به صورت کلی اقامه عزا باید مطابق با شئون اهل البیت علیهم السلام باشد و از انجام اموری که موجب وهن شعائر حسینی شود اجتناب شود.
    3️⃣حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
    عزاداری خامس آل عبا علیه السلام از مهمترین شعائر دینی است ولی باید از سخنان و اشعاری که متناسب با عزاداران اهل البیت علیهم السلام نیست جداً خودداری شود زیرا حضرت سیدالشهدا علیه السلام از این گونه امور بیزار است.
    4️⃣حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
    برای اظهار کوچکی و تواضع نسبت به مقام ائمه اطهار علیهم السلام اگر در جایی که مناسبت اقتضاء کند تعبیر به کلب آستان مقدس بشود، نشانه علاقه و ایمان است و در اشعار شعراء نیز تکرار شده است. این یک لطف و ذوق ادبی و حاوی نکات است و حقیر در برخی از اشعار خود به آن - اگر قبول شود - افتخار کرده‌ام. مع ذلک باید توجه داشت این اظهارات هم باید در حد متعارف و در مورد خاص و مناسبات مختلف باشد.

    1505903561k_pic_9469aa25-ed4a-4b9a-b392-089ed17a6f3c.jpg

    موضوعات: احکام, علمی, محرم, اهل بیت س, اخلاقی, خانواده
    [پنجشنبه 1396-06-30] [ 11:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مواردی که خمس بر آنها تعلق نمی‌گیرد ...

    مواردی که خمس بر آنها تعلق نمی‌گیرد

    بر هر فرد واجد شرایط واجب است خمس درآمد مازاد بر مؤونه ی خود را پرداخت کند. منظور از درآمد در این جا، مال و ثروتی است که از راه فعالیت های اقتصادی به دست می آید اصطلاح عنوان کسب در آن دخالت دارد.
    انواع درآمد
    1ـ درآمد کشاورزی که از راه فعالیت های کشاورزی به دست می آید.
    2ـ درآمد بازرگانی که از راه فعالیت های تجاری و بازرگانی به دست می آید. درآمد املاک که از راه اجاره ی اعیان به دست می آید، مثل درآمدی که از راه اجاره ی سرمایه های مستغلاتی از قبیل خانه، اتومبیل و مانند آن یا تولیدی از قبیل دستگاه تراش فلزات، ماشین جوراب بافی و مانند آن به دست می آید.
    3ـ درآمد حقوقی که افراد از راه اجاره ی نفس (خدمات) دریافت می دارند، مثل حقوق و مزدی که استاد با تدریس یا مهندس با فعالیت های فنی یا کارگر با کارهای ساده و همچنین هر فرد دیگری که نیروی انسانی خود را در اختیار دیگری ، دریافت می دارد می گذارد و در برابرش مزد و حقوق می گیرد.
    مالی که یک بار خمس آن داده شود دیگر خمس به آن تعلق نمی گیرد، بنابراین اگر در سال جدید مصرف نشود و باقی بماند دوباره خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 955)

    نمونه هایی از موارد عدم انطباق درآمد
    میراث:
    ارث و پول فروش آن خمس ندارد، هر چند قیمت آن افزایش یافته باشد، مگر این که آن را به قصد تجارت و زیاد شدن قیمت نگهداری کند که در این صورت، پس از فروش بنابر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س859)
    ارثی که به فرزندان صغیر می رسد خمس ندارد ولی از سود حاصل از ارث، آن مقدار که تا زمان رسیدن به بلوغ شرعی در ملک آنان باقی می ماند بنابر احتیاط بر هر یک از آنان واجب است که بعد از رسیدن به سن تکلیف، خمس آن را بپردازند.
    مهریه :
    مهریه خمس ندارد و در عدم وجوب خمس آن، فرقی بین مهریه مدت دار و بدون مدت و بین پول نقد و کالا وجود ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 862)
    هبه و هدیه :
    هبه و هدیه خمس ندارد، هر چند احتیاط (مستحب) این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 851)
    تحقق عنوان هبه و هدیه تابع قصد دهنده است، بنابراین نفقه ای که انسان از طرف پدر یا برادر یا آن دو را ، یکی از اقوام دریافت می کند در صورتی هبه و هدیه محسوب می شود که پرداخت کننده قصد کرده باشد. (اجوبة الاستفتائات، س 854)
    وسایلی که از طرف پدر و مادر و یا دیگران به شخص اهدا می شود خمس به آن تعلق نمی گیرد، هرچند این وسایل مورد نیاز او یا مناسب شأن عرفی او نباشد. بله، اگر هدیه دادن چنین اشیایی خارج از شأن پدر و مادر باشد، مؤونه ی آنان محسوب نمی شود و باید خمس آن را بپردازد.
    پدری که به دخترش یک واحد مسکونی به عنوان جهیزیه ی عروسی اش بخشیده، اگر هبه ی واحد مسکونی به دختر، عرفاً مطابق شأن پدر محسوب شود و در بین سال خمسی بخشیده باشد دادن خمس آن واجب نیست. (اجوبة الاستفتائات، س855)

    بخشش صوری

    بخشش صوری و به قصد فرار از خمس است، خمس دارد، بنابراین زن و شوهری که پیش از رسیدن سال خمسی، اقدام به هدیه کردن سود سالانه ی خود به یکدیگر می کنند تا خمس به اموال آنها تعلق نگیرد بایستی خمس آنچه به همدیگر می بخشند را بپردازند. (با این کار، خمس واجب از آنان ساقط نمی شود. (اجوبة الاستفتائات، س857)
    پول فروش هبه و هدیه خمس ندارد هر چند قیمت آن افزایش یافته باشد مگر این که آن را به قصد تجارت و زیاد شدن قیمت نگهداری کند که در این صورت، پس از فروش بنابر احتیاط واجب باید خمس ارزش افزوده آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 859)
    عیدی کارمندان:
    آنچه از پول نقد و اجناس که دولت در ایام عید به کارمندان خود به عنوان عیدی می دهد خمس ندارد، هر چند تا سر سال باقی بماند. بلی اگر اجناس به قیمت کمتری در اختیار کارمندان قرار گیرد، از آن جا که در واقع قسمتی از اجناس از سوی دولت مجّانی و قسمتی در برابر پول، داده شده، فلذا از کالای باقیمانده به نسبت مقداری که پول در برابر آن پرداخت شده واجب است که خمس آن پول را بپردازند. (اجوبة الاستفتائات، س 863)
    بخشش صوری و به قصد فرار از خمس است، خمس دارد، بنابراین زن و شوهری که پیش از رسیدن سال خمسی، اقدام به هدیه کردن سود سالانه ی خود به یکدیگر می کنند تا خمس به اموال آنها تعلق نگیرد بایستی خمس آنچه به همدیگر می بخشند را بپردازند. (با این کار، خمس واجب از آنان ساقط نمی شود. (اجوبة الاستفتائات، س857)
    جایزه:
    جایزه هایی که توسط بانک ها و صندوق های قرض الحسنه و مانند آن به افراد پرداخت می شود خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س852)
    وقف:
    اعیان موقوفه (مثل زمین وقفی) مطلقاً خمس ندارد، حتی اگر وقف خاص باشد. ثمره و نمای آن هم مطلقاً خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 970)
    حقوق شرعی:
    حقوق شرعی (مثل خمس و زکات) که از طریق مراجع به طلاب محترمی اهدا می شود که مشغول تحصیل در حوزه های علوم دینی هستند خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 1027)
    هزینه ی درآمد:
    آنچه را که انسان از درآمد سال برای به دست آوردن درآمد از کارهای تجاری و غیر آن مصرف می کند از قبیل هزینه های انبار داری، حمل و نقل، وزن کردن، واسطه ی معامله و مانند آن، از درآمد همان سال استثناء می شود و خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س915)
    مال مخمس:
    مالی که یک بار خمس آن داده شود دیگر خمس به آن تعلق نمی گیرد، بنابراین اگر در سال جدید مصرف نشود و باقی بماند دوباره خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 955)
    بیمه:
    پولی که شرکت های بیمه بر اساس قرارداد برای جبران خسارت یا هزینه ی درمان و مانند آن به فرد بیمه شده پرداخت می کنند خمس ندارد. (اجوبة الاستفتائات، س 860)
    هبه و هدیه خمس ندارد، هر چند احتیاط (مستحب) این است که اگر از مخارج سال زیاد بیاید، خمس آن پرداخت شود. (اجوبة الاستفتائات، س 851)
    کمک هزینه ی تحصیلی:
    کمک هزینه ی تحصیلی که به دانشجویان از طرف وزارت آموزش عالی پرداخت می شود خمس ندارد. بله، کسانی که بورسیه شده اند و از همان دوران دانشجویی حقوق می گیرند، به حقوق آنها خمس تعلق می گیرد. (اجوبة الاستفتائات، س 975)

    1504162964_.jpg

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, احکام, علمی, خانواده
    [پنجشنبه 1396-06-09] [ 11:35:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت