سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < فروردین 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 138
  • دیروز: 144
  • 7 روز قبل: 1055
  • 1 ماه قبل: 4403
  • کل بازدیدها: 170093



  • رتبه



     
      آیا تغییر نام باعث تغییر سرنوشت می‌شود؟ مثلاً اگر نام ائمه اطهار را با نام دیگری تغییر دهیم؟ ...

    #آیا تغییر نام از دیدگاه اسلام مجاز است؟
    آیا تغییر نام از دیدگاه اسلام مجاز است؟ فردی که همنام یکی از معصومان(ع) است، اگر نامش را تغییر دهد، آیا سرنوشتش نیز تغییر خواهد کرد؟
    شناسنامه

    پرسش
    با سلام؛ آیا تغییر نام باعث تغییر سرنوشت می‌شود؟ مثلاً اگر نام ائمه اطهار را با نام دیگری تغییر دهیم؟

    پاسخ اجمالی
    تبدیل نام به خودی خود اشکالی نداشته و سرنوشت را تغییر نمی‌دهد، اما فرضهای مختلفی در آن متصور است:
    1 . یک نام - به ویژه نامهایی که دلالت بر شرک کرده و یا یادآور افراد ضد دین هستند - به نامی بهتر تبدیل شود که این کاری پسندیده است. این تغییر نام چون در راستای رضای پروردگار است، می‌تواند مسیر زندگی فرد را در جهت مثبت تغییر دهد.
    2 . یک نام به نامی مشابه از لحاظ ارزش تبدیل شود که کاری مباح است.
    3. یک نام نیک به نامی ضد دینی تبدیل شود که حرام خواهد بود و طبیعتاً هر عمل حرامی می‌تواند در سرنوشت انسان تأثیر منفی بگذارد.
    4 . یک نام نیک به نامی دیگر که از لحاظ ارزشی پایین‌تر بوده اما نامی مغایر با ارزشهای دینی نیست تبدیل شود که در صورتی که توهین به نام اول نباشد، نمی‌توان آن را حرام دانست، اما شاید انسان را از برکاتی محروم سازد، زیرا اسامی و نام‌های افراد، هم در دنیا و هم در آخرت برایشان منشأ اثر است:
    الف. فقر و تنگ‌دستی در خانه‌ای که یکی از نام‌های محمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله، یا فاطمه باشد، وارد نمی‌شود.[1]
    ب . امام صادق(ع) از پیامبر اسلام(ص) نقل می‌کند: نام‌های خوب برای فرزندان خود انتخاب کنید؛ زیرا روز قیامت شما را به همان نام‌ها صدا می‌زنند و به او می‌گویند که از موهبت نور برخوردار است یا نه.[2]
    برخی از این روایت چنین استفاده کرده‌اند که نام‌های خوب در آخرت، می‌تواند منشأ نور برای صاحب خود باشد.[3] و برخی نور را تفسیر به امام، یا دین حقه، یا علم و عمل صالح کرده‌اند.[4]
    در روایتی مرسل نیز نقل شده که در قیامت کسی که نامش «محمد» است را احضار می‌کنند. خدا خطاب به او می‌گوید: تو که هم نام حبیبم بودی خجالت نکشیدی و از دستورات من سرپیچی کردی، ولی به دلیل این‌که تو هم نام حبیبم هستی، من حیا می‌کنم از این‌که بخواهم تو را عذاب کنم.[5]
    این روایت با آنکه در مورد مرتکبان گناهان بزرگی چون شرک و قتل نفس و … کاربرد ندارد، اما می‌توان آن را مؤیدی بر نوعی تأثیرگذاری نام بر سرنوشت افراد دانست.
    بنابر این، اگر کسی نام مقدس معصومان(ع) را کنار گذاشته و از نام‌های دیگری مورد توصیه قرار نگرفته استفاده کند، حداقل این است که خود را از برخی نعمت‌ها محروم ساخته، مقام و ارزش خود را در نزد خدا و اهل‌بیت(ع) کاهش داده است.

    پی نوشت:
    [1]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 7، ص 438، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
    [2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، 19، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
    [3]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی‌پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج ‏8،‌ ص 626، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق.
    [4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج‏21، ص 34، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق.
    [5]. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 15، ص 130، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.

    موضوعات: قرآن
    [یکشنبه 1396-09-19] [ 08:13:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      «نماز غفیله» چرا به این نام نامیده شده است؟ ...

    #«نماز غفیله» چرا به این نام نامیده شده است؟
    مصَغّر کلمه «غَفلَة»، «غُفَیلَة» است؛ این با کلمه «نماز غُفِیله» چه ارتباطی دارد؟

    نماز غفیله

    پاسخ اجمالی
    نماز غفیله به دو رکعت نمازی گفته می‌شود که با آیات و قنوت خاص بعد از نماز مغرب خوانده می‌شود.[1] این نماز به نام‌های «غفیله»، «دو رکعتِ غفلت» و «دو رکعتِ زمانِ غفلت» مشهور شده است. علت این نام‌گذاری این است که نماز غفیله بین نماز مغرب و عشاء که به آن، زمان غفلت گفته می‌شود خوانده می‌شود. همان‌گونه که از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: «از زمان غروب خورشید تا زمان از بین رفتن شفق(سرخی مغرب)، ابلیس لشکریان شبانه‌اش را به کار گمارده و می‌گستراند. او لشکریان روزش را نیز از زمان طلوع فجر(اذان صبح) تا طلوع خورشید می‌گستراند. و پیامبر خدا(ص) می‌فرمود: در این دو زمان خاص، زیاد به یاد خدا باشید و از شر ابلیس و لشکریانش به خدا پناه ببرید و فرزندانتان را در این دو زمان در پناه خدا قرار دهید که این دو زمان، زمان غفلت است».[2] همچنین امام صادق(ع) فرمود که پیامبر خدا فرموده: «در زمان غفلت نماز مستحبی بخوانید. هرچند دو رکعت نماز خفیف باشد. چرا که این دو رکعت، موجب ورود به بهشت می‌شود. از پیامبر پرسیدند: زمان غفلت چیست؟ فرمود: بین نماز مغرب و عشاء».[3]

    پی نوشت:
    [1]. کیفیت نماز غفیله و ثواب آن 10132
    [2]. شیخ بهایی، مفتاح الفلاح فی عمل الیوم و اللیلة، ص 252 – 253، بیروت، دار الأضواء، بی‌تا.
    [3]. شیخ صدوق، الامالی، ص 554، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش.

    1512880813751271422091682431151783162711526124414639.jpg

    موضوعات: قرآن
     [ 08:10:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و اینترنت تعادل شیمیایی مغز را برهم می‌زند ...

    # اعتیاد به گوشی‌های هوشمند و اینترنت تعادل شیمیایی مغز را برهم می‌زند

    طبق مطالعاتی تازه، اعتیاد به گوشی‌های هوشمند می‌تواند عملکرد مغز را نامتعادل کند. تحقیقات جدید، افرادی که به اینترنت و گوشی‌های هوشمند وابستگی دارند را مورد بررسی قرار داده است.
    طبق مطالعاتی تازه، اعتیاد به گوشی‌های هوشمند می‌تواند عملکرد مغز را نامتعادل کند. تحقیقات جدید، افرادی که به اینترنت و گوشی‌های هوشمند وابستگی دارند را مورد بررسی قرار داده است. پژوهشگران دریافته‌اند که وابستگی به گوشی‌های هوشمند روی عملکرد معمول مغز تاثیر منفی می‌گذارد و به آن صدمه می‌زند و در نتیجه باعث اختلال در تعادل شیمیایی مغز می‌شوند. افراد در نهایت به اضطراب شدید و خستگی دچار می‌شوند.

    حرکت‌های عصبی غیرمعمول و هم‌چنین اضطراب شدید، از نتایج برهم خوردن تعادل در مغز هستند.

    کسانی که از نظر خودشان به استفاده از گوشی هوشمند اعتیاد پیدا کرده بودند، تحت بررسی‌های تحقیقات قرار گرفته‌اند. آزمایش MRS روی این افراد انجام شده است که وضعیت شیمیایی مغز آن‌ها را تحت نظر قرار می‌دهد. سطح اسید گاما آمینوبیوتیریک (GABA) در مغز این افراد محاسبه شده است؛ اسیدی که سرعت حرکت سیگنال‌های مغزی را کاهش می‌دهد.
    نسبت این اسید در مقایسه به یک انتقال دهنده‌ی عصبی دیگر، در افرادی که به اینترنت و گوشی‌های هوشمند اعتیاد داشتند، در نقطه‌ی تعادل قرار نداشت. این موضوع روی نحوه‌ی عملکرد مغز افراد تاثیر بزرگی می‌گذارد.
    حرکت‌های عصبی غیرمعمول و هم‌چنین اضطراب شدید، از نتایج برهم خوردن تعادل در مغز هستند. پردازش اطلاعات در مغز و هم‌چنین احساس، در نتیجه‌ی برهم خوردن تعادل شیمیایی مغز، مختل می‌شود.

    موضوعات: قرآن
     [ 08:09:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      نظر علامه طباطبایی درباره رژیم اسرائیل ...

    #نظر علامه طباطبایی درباره رژیم اسرائیل
    علامه طباطبایی(ره)، فرد سیاسی به معنای رایج کلمه نبود اما هر جا نهال نهضت اسلامی در تهاجم بادهای ویرانگر بیداد و اختناق قرار می‌گرفت، به حمایت از این جریان می‌پرداخت. به عنوان مثال، یکی از موضوعاتی که رژیم پهلوی به شدت نسبت به آن احساس مسئولیت می‌کرد، جلوگیری از هرگونه مخالفت با اسرائیل از طرف ایرانیان بود. در چنین فضای آلوده‌ ای که حق سخن گفتن علیه اسرائیل نیز وجود ندارد، علامه طباطبایی از لحاظ نظری اسرائیل را «دولت پوشالی و دست نشانده» خطاب می کنند.[1]

    آنچه می‌خوانید نوشتاری است کوتاه به قلم مرحوم علامه طباطبایی که در آن پیرامون مساله فلسطین و ماهیت رژیم جعلی و غاصب اسرائیل سخن گفته‌اند.

    خدای متعال پس از شمردن مظالم و جنایت های یهود و خیانت ها و ماجراجویی ها و پیمان شکنی هایی که با اسلام و مسلمین کرده اند، می فرماید: «یهود دچار غضب پروردگار شده اند و برای همیشه در حقشان خواری و پستی نوشته شد و نخواهد توانست کار قابل توجهی علیه مسلمانان انجام دهند، مگر به واسطه سببی که به مردم و سببی که به خدا پیوند داشته باشند»

    «بخش کوچکی از فلسطین یک بندر دریایی و پایگاه نظامی برای دول معظمه انگلیس و فرانسه و آمریکا می باشد و دولت پوشالی و دست نشانده ای به نام دولت اسرائیل در آن جا حکومت می کند و در این مدت کوتاه هر چه توانسته اند به تقویت و تجهیزش پرداخته اند و با تمام نیرو نگذاشته اند که دول اسلامی علیه ایشان متحد شوند. (چنان که همه این حقایق را جریان های چند سال اخیر آفتابی ساخت.

    این فکر غلط که «دولت یهود دولتی است مستقل و مترقّی و علی رغم احادیثی که در اسلام وارد شده و وعده داده که یهود هیچ گاه کشور مستقلی نخواهد داشت رشد کرده است» اثر نفوذ سیاست هایی است که در گذشته و هم اکنون می خواهد مردم این قسمت از جهان را در جهل و نفاق و دشمنی و بدبینی به آیین مقدس اسلام نگه دارند، زیرا این فکر مربوط به روایت نیست تا بگوییم مجهول است، بلکه مربوط به قرآن کریم است و آنچه در قرآن کریم است نه به این نحو است که ذکر شده، بلکه به نحوی است که باید یکی از پیش گویی‌های قرآن شمرده شود.

    خدای متعال پس از شمردن مظالم و جنایت های یهود و خیانت ها و ماجراجویی ها و پیمان شکنی هایی که با اسلام و مسلمین کرده اند و پس از آن که مسلمانان را پند می دهد که اتفاق کلمه داشته باشند و قوانین دینی را حفظ کنند و با بیگانگان طرح دوستی نریزند و از ایشان اطاعت نکنند می فرماید: «یهود دچار غضب پروردگار شده اند و برای همیشه در حقشان خواری و پستی نوشته شد و نخواهد توانست کار قابل توجهی علیه مسلمانان انجام دهند، مگر به واسطه سببی که به مردم و سببی که به خدا پیوند داشته باشند»[2] و در آیه دیگر این سبب مربوط به مردم و مربوط به خدا بیان شده است. می فرماید: «با یهود و نصاری طرح دوستی مریزید و سرسپرده مشوید و کسانی که از شما سرسپرده ایشان شوند از سرسپردگی خدا و جانبداری وی برکنارند و خداوند شما را از خشم خود در صورت تخلف از این امر برحذر می دارد»[3] و نیز می فرماید:

    «امروز کفار از این که استقلال دینی شما را از بین برند مأیوس شدند از این پس دیگر از ایشان مترسید و تنها از من بترسید»[4]

    چنان که ملاحظه می کنید، خدای متعال پیشرفت اسلام و سرکوبی یهود را به مسلمانانی وعده می دهد که قوانین اسلام و اتفاق کلمه را حفظ کنند، نه کشورهایی که جز اسم اسلام چیزی در دست ندارند و هم چنین آیات دلالت دارند بر این که اسلام در معرض این قراردارد که روزی با اجانب طرح دوستی بریزند و سرسپرده ایشان شوند و در این صورت معامله خدایی با ایشان معکوس خواهد شد و سلطه و غلبه را از دست خواهند داد و عزّت و سیادتشان نصیب دیگران خواهد گردید.

    و اما این که احادیث و اخبار ممکن است در میانشان مجعول و ساخته وجود داشته باشد، این مسئله را علمای اسلام به خوبی می دانند و در ثبوت آن نیازی به این گونه مدرک های بی اساس نیست، بلکه مسلم است در صدر اسلام عده ای از منافقین و یهود در کسوت مسلمین درآمده و اخبار دروغی جعل و روایت می کرده اند. و از این روی علمای اسلام هر خبری را هر طور باشد اخذ نمی کنند بلکه با به کار انداختن ممیزات فنی خبر قابل وثوق را تشخیص داده، می پذیرند. در پیش بینی همین وضع (چنان که در روایات زیاد است) رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «پس از من چیزهایی بسیار از من نقل خواهند کرد از آنها آنچه با قرآن مطابق است بپذیرید و آنچه مخالف است رد کنید.»[5]
    پی‌نوشت‌ها:

    1. عصر اندیشه، شماره 9، صفحه 135

    2.خلاصه آیه 112 آل عمران و قبل از آن

    3. آل عمران، آیه 12

    4.مائده، آیه 3

    5. بررسی‌های اسلامی،ج2، ص279

    151287997719092166212212107801345010819510516512487129.jpg

    موضوعات: قرآن
     [ 07:56:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بیماری تازه به نام ؛ ملکه های زیبایی ...

    یماری تازه به نام ؛ ملکه های زیبایی
    عـده ی ملکه‌ های زیبائی در این عصر و زمان به حدی زیاد شده که از عدد کرم های‌ پنبه در فصل زمستان فـزونی گرفته است! اکثر این ملکه‌ ها از لحاظ تازگی‌ اندام و غنج و دلال و کمی‌ لباس‌ و کمی شـرم و…به کرم های پنبه شباهت دارنـد.
    مـی دانیم که بیماری ها و دردها بعد از جنگ مانند مرض وبا به همه سرایت می‌ کند و برای‌ اینگونه امراض جدول و صورتی هست که انواع آن ذکر شده است‌، ولی ما ناگزیریم به این‌ بیماری ها و تب‌ هائی که معمولا بعد از جنگ‌ ها پیدا مـی شود، این بیماری تازه را اضافه کنیم، این بیماری تازه عبارتست از: ملکه زیبائی.
    این بیماری سابقا شکل فردی نادری داشت‌، لیکن‌ فعلا مرض واگیری شده مانند وبا وضع این بیماری به صورت «تب اسـپانیائی» کـه بعد از جنگ اول سراسر قاره‌ ها و کشورها و همه نواحی را فرا گرفت و مانند تب آسیائی که ده سال‌ بعد‌ از جنگ دوم به سراسر جهان سرایت‌ کرد، در آمده است.
    اسمی که بر این مرض اطلاق می شود، در این وهـله مـوهم این معنی است که مرضی است‌ زنانه و مردها از‌ آن‌ مصونیت دارند؟ و در این صورت معالجه ی این مرض باید از اختصاصات‌ پزشکان بیماری زنانه باشد!
    لیکن تشخیص دقیق ثابت کرده که میکرب ایـن مـرض در مردها نیز ریشه دوانیده است‌! گو‌ اینکه‌ عوارض آن (جز در موارد‌ استثنائی‌) مخصوص‌‌ زنهاست؛ بدین‌ جهت به نظر دانشمندان؛ مرد به منزله حامل میکرب و ناقل این مرض‌ است، گو اینکه، اکثر و اغلب قـربانیان ایـن مـرض زنانند!
    پس‌ از‌ آنکه‌ شماره ی مـلکه‌ های زیـبائی تـا این حد فزونی گرفت‌، به ناچار‌ بایستی انواع و اقسام آن نیز زیاد می شد، بدین جهت عنوان ملکه زیبائی دهکده‌ ها شهرها و پایتخت‌ ها و کشورها و قـاره‌ها بـه میان آمـد‌ و همچنین‌ برای‌ پاره‌ ای از اعضای بدن مانند ساق پا، و بـینی و گـوش، و حنجره‌ ملکه‌ های زیبائی تراشیده شد و از این عجیب‌ تر اینکه برای پاره‌ ای کالاها مانند: گندم‌ و برنج و بامیه نیز، ملکه ی زیبائی‌ قـائل‌ شـدند‌ و بـدون تردید از این پس نیز میدان تعدد و تنوع‌ هنوز وسعت‌ داد‌.

    اسمی که بر این مرض اطلاق می شود، در این وهـله مـوهم این معنی است که مرضی است‌ زنانه و مردها از‌ آن‌ مصونیت دارند؟ و در این صورت معالجه ی این مرض باید از اختصاصات‌ پزشکان بیماری زنانه باشد!

    خوانندگان‌ عـزیز‌ بـاید تـوجه داشته باشند که این بدعت های عجیب‌وغریب هـمه دربـاره‌ تمجید و تحسین از‌ جسم‌ ناپایدار زوال‌ پذیر است که براساس‌ شهوات‌ دور‌ می زند و دیر یا‌ زود‌ از بـین مـی رود، در‌ صورتی که‌ علاقمندان به این عناوین واهـی هـنوز به بحث مـربوط بـه تمجید و تـحسین‌ از روح توجه نکرده‌اند و برای‌ اقدام‌ در این عـمل وقـت و زمان زیادی‌ لازم‌ است بلکه‌ باید‌ منتظر‌ روزی باشند که کره‌ زمین و اهـل ایـن کره عوض شوند تا اینکه بـه جای نام ملکه‌ های زیبائی‌ مـلکه صـدق و امانت‌ و ملکه‌های‌ وفا و اخلاص را بـشنویم.

    منبع:
    درسهایی از مکتب اسلام » دی 1340، سال سوم - شماره 11

    15126271051441332331852211872382221661548146187248223182.jpg

    موضوعات: قرآن
    [پنجشنبه 1396-09-16] [ 09:43:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت