دخترم آزاده زمانی که پدرش به شهادت رسید 8 ساله بود و تازه کانامه‌ش رو گرفته بود?،
منتظر پدرش بود که پدرش بیاد و کارنامه رو به پدرش نشون بده?
ولی پدر برنگشت….?
پسرم حمید هم که اون زمان 4 ساله بود…بعضی اوقات سراغ پدرش رو میگرفت
یادمه یک روز برف اومده بود و من با بچه ها پشت شیشه داشتیم برف رونگاه میکردیم
پسرم حمید به من گفت:
مامان من برم کفشهای بابا رو بیارم بزنم تو برف ها انگار که بابا اومده؟
یادمه حتی تشییع جنازه ایشون هم خیلی باشکوه برگزارشد

#به‌روایت‌همسرشهیدبورقی
#شهید‌محمد‌رضا‌بورقی

امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات?

موضوعات: تبلیغ
[جمعه 1399-12-01] [ 10:02:00 ب.ظ ]