سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < اردیبهشت 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 214
  • دیروز: 246
  • 7 روز قبل: 953
  • 1 ماه قبل: 4401
  • کل بازدیدها: 173884



  • رتبه



     
      کاش همچون #تو چیزی از #مادر به ارث برم ...

    کاش
    همچون #تو
    چیزی از
    #مادر
    به ارث برم…

    شبتون شهدایی??

    1523218397k_pic_11456f61-9a9d-4c0b-8e94-f2f09b96b534.jpg

    موضوعات: تبلیغ
    [دوشنبه 1397-01-20] [ 10:31:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بہ_وقت_شـــــام ...

    جنگیدن در سوریہ
    برای نجنگیدن در ایران
    تنهـا یڪ نتیجہ ڪوچڪ از
    حماسہ مدافعان حرم است

    #بہ_وقت_شـــــام
    #میتوانست_بہ_وقت_پایتخت_باشد
    #مدافعان_حرم_مچڪریم

    1523218432k_pic_c5a43c3d-9e78-4f05-b36a-42cf406efed4.jpg

    موضوعات: تبلیغ
     [ 10:31:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی #مکاسب مکروه و بیان علت کراهت آن ها ...

    بررسی #مکاسب مکروه و بیان علت کراهت آن ها
    چه شغل هایی مکروه اند؟
    دلیل حکم کراهت بعضی از کسب و کارها آن است که این شغل، بر روی روح شما نقش تخریبی دارد؛ به‌طور کلّی نقش تخریبی یک حرفه نسبت به روح انسان، دلیل کراهت داشتن آن شغل است.

    ذبح گوسفند، گوسفند، شغل مکروه
    در اسلام مشاغل و کسب و کارها انواعی دارند. بعضی از آن ها حرامند، بعضی دیگر مستحب، برخی هم مکروه اند و بهتر است به عنوان شغل اصلی قرار نگیرند. باید دقت کرد که وقتی شغلی مکروه می شود به معنای این نیست که هیچکس به سراغ آن نرود؛ به طور مثال سلاخی و ذبح حیوان مکروه است اما خب نمی شود که هیچ کس این کار را انجام ندهد بلکه باید شغل اصلی کسی ذبح حیوان نباشد و فقط به جهت ضرورت، عده ای این کار را انجام دهند.

    انواع مکاسب مکروه
    1. صرافی و هر کاری که ممکن است انسان را به ربا خواری یا سایر اعمال حرام بکشاند.

    2. کفن فروشی، هرگاه به صورت شغل و حرفه درآید.
    ما در روایات داریم که این شغل هم مکروه است. چون کفن‌فروش، دائماً در فکر این است که مردم زودتر بمیرند تا او کفن‏ هایش را بفروشد. کفن‌فروش می‌گوید: هر چه مرده بیشتر شود، برای من بهتر است؛ لذا این شغل هم مکروه است. نفس شغل بر روی روح اثر سوء دارد.
    3. معامله با افراد پست و کسانی که اموالشان مشکوک است هر چند ظاهراً اموالشان حلال باشد.
    4. معامله بین اذان صبح و اوّل آفتاب.
    5. هرگاه کسی اقدام به خریدن چیزی کرده و هنوز معامله او تمام نشده، دیگری داخل معامله او شود.
    6. بنده فروشی
    7. قصابی

    امروزه قصاب، به‌کسی گفته می‌شود که شغلش فروش گوشت است، و از این راه، کسب درآمد دارد.
    در حالی‌که روایات، ناظر به این معنای از قصابی نیستند. بلکه کراهت و مذمتی‌ که در روایات، از قصابی شده، ناظر به سلّاخی و ذبح حیوانات است. یعنی کسی‌که شغلش ذبح حیوانات است و از این راه امرار معاش می‌کند.
    در روایت مفصلی اسحاق بن عمار از امام صادق علیه السلام سوال می‌کند که خداوند به من پسری داده، شما دوست دارید پسر من چه کاره شود؟
    حضرت، فرمایشاتی دارند. تا این‌که می‌فرمایند:
    «…وَ لَا تُسْلِمْهُ جَزَّاراً فَإِنَّ الْجَزَّارَ تُسْلَبُ مِنْهُ الرَّحْمَةُ…»؛
    «فرزندت را به کار سلّاخی نگمار، چرا که چنین شخصی مهربانی‌اش را از دست می‌دهد.»

    8. زرگری
    حضرت به او فرمودند: او را بر سر یک‌ سری از کارها مگذار! “لَا تُسْلِمْهُ صَیْرَفِیّاً “، او را به زرگری نفرست. جهت آن را هم گفتند و من عین آن را می ‏خوانم: “فَإِنَّ الصَّیْرَفِیَّ لَا یَسْلَمُ مِنَ الرِّبَا ” ، اگر او را به زرگری بفرستی، سر از ربا در می‌آورد. چون شما می ‏دانید که زرگری از شغل‌ها و معاملاتی است که به سرعت ربا در آن پیدا می‌شود. مثلاً در تبدیل طلا به طلا، اگر یک گرم اضافه‏ تر شود، این ربا است.

    علت کراهت بعضی از مکاسب
    در روایاتی که ‏درباره نهی از بعضی شغل‌ها و حرفه‌ها وارد شده است، اشاره‌ای هم به جهت حکم هم وجود دارد. مثلاً در روایاتی این‌طور آمده است که شما به دنبال این حرفه نباشید و به نروید سراغ آن نروید، در ادامه هم به جهت این کراهت اشاره کرده‌اند که دلیل این حکم آن است که این شغل، بر روی روح شما نقش تخریبی دارد. به‌طور کلّی نقش تخریبی یک حرفه نسبت به روح انسان، دلیل کراهت داشتن آن شغل است. این همان نکته‌ای است که ما در باب تربیت می‏ گوییم که انسان باید مواظب چیزهایی که بر روی روش و ملکات او تأثیر می‌گذارند باشد؛ لذا چون این شغل‌ها بر روی روح انسان اثر منفی گذاشته و به آدمی‏ ملکه و روشی می‏ دهد که زشت است، به ضرر انسان بوده و مکروه است.

    موضوعات: تبلیغ
    [یکشنبه 1397-01-19] [ 11:01:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آیا برای#توبه از #غیبت، استغفار کافی است؟ ...

    آیا برای#توبه از #غیبت، استغفار کافی است؟
    پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حدیثی می فرمایند: «گناه غیبت از زنا سخت تر است. سئوال شد علتش چیست؟ رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: زیرا زنا کار توبه می کند و خدا توبه اش را می پذیرد ولی غیبت کننده توبه می کند امّا خدا توبه اش را نمی پذیرد تا طرف مقابلش او را حلال کند.
    غیبت
    در خیلی از احادیث توبه از غیبت را استغفار کافی دانسته و بعضی نیز گفته شده باید از کسی که غیبتش را کردم باید طلب استغفار کنم. آیا همین کافی هست؟

    غیبت از جمله گناهانی است که مشتمل بر دو حق یعنی حق الله و حق الناس می باشد. یعنی غیبت کننده از دو جهت مدیون است: اول نسبت به خدای تعالی که مخالفتش را مرتکب شده و دوّم این که: نسبت به کسی که آبرویش به وسیله غیبت مورد حمله قرار گرفته است. لذا کسی که می خواهد از این گناه توبه کند باید هر دو جهت را جبران نماید.
    انسان برای ادای حق الله باید از غیبت توبه کند ولی برای حق الناس در صورتی که مفسده ای به همراه نداشته باشد، باید از طرف مقابل حلالیت بطلبد.

    درباره توبه از گناه غیبت، روایات مختلفی نقل شده است، بعضی از احادیث استغفار را کافی دانسته و برخی دیگر رضایت طرف را لازم شمرده اند. در حدیثی پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: هر کس حقی از برادر دینی بر عهده دارد (آبرو یا مال) باید از او رضایت بخواهد پیش از فرا رسیدن روزی که درهم و دینار یافت نمی شود و برای رضایت صاحب حق از حسنات غیبت کننده به غیبت شده داده می شود. و اگر کار نیکی نداشته باشد از گناهان غیبت شده بر گناهان غیبت کننده افزوده می گردد.(1)

    پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در حدیثی می فرمایند: «گناه غیبت از زنا سخت تر است. سئوال شد علتش چیست؟ رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: زیرا زنا کار توبه می کند و خدا توبه اش را می پذیرد ولی غیبت کننده توبه می کند امّا خدا توبه اش را نمی پذیرد تا طرف مقابلش او را حلال کند.(2)

    امّا در مقابل روایاتی از معصومین ـ علیهم السلام ـ نقل شده که استغفار را کافی دانسته است. امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید: از پیامبر اعظم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مورد کفاره غیبت سئوال شد حضرت فرمود: برای کسی که او را غیبت کرده ای، هرگاه یادت آمد، استغفار کن».(3)

    وجه جمع این دو دسته از روایات این است که: روایاتی که می گوید تنها استغفار کافی است مربوط به مواردی است که. شخص غیبت شده از غیبت خبر ندارد یا به سبب مرگ یا مسافرت از دسترس خارج شده است. این مضمون روایتی است که از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است که فرمودند: اگر غیبت کسی را کردی و او باخبر شد باید از او طلب حلیت کنی ولی اگر مطلع نشد برایش طلب مغفرت کن.(4)
    دلیل این حکم این است که: اگر شخص غیبت شده اطلاع نداشته باشد طلب حلیت از او به منزله خبر دادن و موجب برانگیختن فتنه و بر افروختن آتش کینه است.
    امّا در صورتی که فرد غیبت شده از محتوای غیبت اطلاع پیدا کند و در نتیجه دلگیر و آزرده شود، انسان باید با طلب حلالیت، آثار روحی و روانی کار خود را از بین ببرد و با تمام وجود سعی کند تا کدورت به وجود آمده را از بین ببرد و غم و غصه را از دل او بزداید.

    نتیجه آنکه: اگر غیبت شده زنده است و از غیبتی که درباره او شده خبر ندارد و گمان می رود مراجعه به او برای رضایت دادن موجب عداوت و کینه می شود و فتنه و فساد به بار می آورد، غیبت کننده به وی مراجعه نمی کند. و در عوض برای او بسیار استغفار می کند و مکرر از پیشگاه خداوند درخواست عفوش را می نماید. و هم چنین اگر غیبت شده فرد بی گذشتی بود، چنان چه غیبت کننده به او مراجعه کرد و فرد غیبت شده او را مشمول عفوش قرار نداد اینجا هم غیبت کننده باید برای فردی که غیبت او را انجام داده است از خداوند طلب عفو و آمرزش کند. این استغفار ها در صفحه حسنات آن دو گروه ثبت می شود، و موجب می گردد که غیبت شدگان از غیبت کنندگان عفو و اغماض نمایند.

    پی نوشت:
    1. جامع السعادات، ج2، ص310.
    2. لآلی الاخبار، ص503.
    3. مرآة العقول، ج10، ص431.
    4. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج72، ص242

    15231688882171375732621546916525019718850193211184206.jpg

    موضوعات: تبلیغ
     [ 10:57:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      #موثرترین روش برای امر به معروف و نهی از منکر ...

    #موثرترین روش برای امر به معروف و نهی از منکر
    هرگز نمی‌توان با خشم و خشونت کسی را از گناه باز داشت. باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود. امام خمینی در این باره می‌گوید:‌سزاوار است آمر به معروف و ناهی از منکر،‌در امر و نهی خود و مراتب انکارش، چون طبیبی دلسوز و پدری مهربان که مصلحت مرتکب را رعایت می‌کند باشد و انکارش بر او خصوصاً و بر امت عموماً لطف و رحمت باشد.
    #امربه معروف و نهی از منکر
    سلام. بعضی اوقات وقتی نهی از منکر می کنم و کسی توجه نمی کنه احساس می کنم دارم خودم رو کوچیک میکنم و بهتره اینجور مواقع این کار رو نکنم. مثلا فحش شده تیکه کلام آدما، منم هرچی تذکر بدم بازم طرف به کار خودش ادامه میده و گفتن من بی فایدست حتی بعضی وقتا فکر میکنم دارم حرف لغو میزنم!
    امر به معروف در اسلام بسیار مهم است و قرآن آن را رمز فضیلت بهترین امت می شمارد: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ؛ شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شده ‏اند (چه اینکه) امر به معروف و نهى از منکر مى ‏کنید.» (آل عمران/110)
    و امیر المومنین علیه السلام در تبیین اهمیت آن می فرمایند: تمام کارهاى نیکو، و جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهى از منکر، چونان قطره‏ اى بر دریاى موّاج و پهناور است. (نهج البلاغه، کلمات قصار، 374)

    در عین حال طبیعی است که اگر این فریضة الهی به طور شایسته عملی نگردد، چه بسا اثر معکوس خواهد داشت. از این رو اسلام آداب و شرایط خاصی را برای امر به معروف و نهی از منکر در نظر گرفته است که شخص ابتدا باید از آن ها آگاهی داشته باشد.
    شرایط امر به معروف در توضیح المسایل حضرت امام (ره) بیان شده است، اما مهم ترین آداب آن عبارتند از:
    1_ حُسن برخورد:
    قرآن مجید خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرماید: «ای پیغمبر! به بندگانم بگو که با مردم با نیکوترین وجه صحبت نمایند».(1) خداوند از حضرت موسی علیه السلام می‌خواهد با فرعونی که ادعای خدایی دارد ،با نرمی و ملاطفت تکلم کند و به ایشان بگوید: آیا میل داری که پاکیزه شوی؟ آیا می‌خواهی تو را به راه خداوند هدایت کنم تا به درگاه او خاشع شوی؟(2)

    هرگز نمی‌توان با خشم و خشونت کسی را از گناه باز داشت. باید مواظب بود تا لطمه ای به شخصیت افراد وارد نشود. امام خمینی در این باره می‌گوید:‌سزاوار است آمر به معروف و ناهی از منکر،‌در امر و نهی خود و مراتب انکارش، چون طبیبی دلسوز و پدری مهربان که مصلحت مرتکب را رعایت می‌کند باشد و انکارش بر او خصوصاً و بر امت عموماً لطف و رحمت باشد.(3)

    2_ جلب اعتماد:
    ‌امر به معروف و نهی از منکر در صورتی با موفقیت انجام می‌گیرد که اعتماد طرف مقابل جلب شود. امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید:‌«دل‌های مردم وحشی است، پس هر کسی بتواند با آن‌ها الفت برقرار کند، به او روی خواهند آورد».(4) برای این کار باید به خطاکار شخصیت داد و از به کار بردن الفاظ تحقیر آمیز خودداری کرد.

    3_ در نظر گرفتن وضع روحی و روانی:
    در اجرای صحیح امر به معروف و نهی از منکر باید شرایط مخاطب را در نظر گرفت. اگر عصبانی است ،نمی‌توان نصیحت کرد. امیرالمومنین علیه السلام می‌فرماید:‌«برای دل‌های آدمیان، علاقه و اقبال و گاهی تنفر و ادبار است. هنگامی که می‌خواهید کاری را انجام دهید، از طریق علاقه اشخاص وارد شوید ،زیرا هنگامی که کسی را مجبور بر کاری کنید، نابینا می‌شود».(5) یعنی خود را به کوری و کری می‌زند.

    4_ محترم شمردن عقاید افراد:
    کسی که سر و وضع خاصی دارد،‌ این‌ها را ارزش تلقی می‌کند و نشانه شخصیت می‌داند. اگر چه از دید ما این نظریه باطل است اما توهین کردن به عقیده و نظر آن‌ها توهین به همة وجودشان خواهد بود. پس باید مراقب بود که نهی را متوجه گناه کرد، نه متوجه افراد و اشخاص.

    در کنار تمام اینها توجه بفرمایید که یکی از شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر احتمال اثر است و اگر حس می کنید حرفتان بی فایده است، لازم نیست چیزی بگویید. در مورد شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر از گروه فقه و احکام شرعی سوال کنید.

    پی‌نوشت‌:
    1. اسراء، آیه 53 ‌
    2. نازعات، آیه 18 و 19
    3. تحریر الوسیله، ج1، ص 481
    4. نهج البلاغه،‌قصار 47
    5. همان، قصار 193

    موضوعات: تبلیغ
     [ 10:55:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت