سالار زینب حسین جان
جانم حسین ع







 << < اردیبهشت 1403 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




سالار زینب


جانم حسین ع




جستجو






آمار


  • امروز: 82
  • دیروز: 324
  • 7 روز قبل: 1118
  • 1 ماه قبل: 4259
  • کل بازدیدها: 174208



  • رتبه



     
      وقتی صبر جایگزین خدمت می شود ...

    وقتی صبر جایگزین خدمت می شود

    به جای دعوت به صبر، کمک کنید!

    بهتر است بیش از آنکه از واژه صبر برای تسکین درد دردمندان استفاده کنیم در عمل کاری کنیم که آن ها از مشکلات خود فاصله بگیرند و در حقیقت تسکین عملی داده شوند.

    صبر، صابر، صابرین

    بسیاری از بزرگان و مسئولین مکرر از واژه صبر استفاده می کنند و در جواب کسانی که محتاج کمک هستند نسخه ای به نام صبر را پیشنهاد می کنند. به طور مثال وقتی یک روستای محروم برق و آب ندارند و یا اگر کسی که فقر و نداری بی تابش کرده است و امثال این موارد آن ها را به صبر دعوت می کنند. همین گستردگی استفاده از این مفهوم موجب شد بیشتر در اینباره تامل کرده و پیرامون محدوده بهره گرفتن از واژه صبر تحقیق کنیم.

    آیا باید به هرکسی که گرفتاری دارد پیشنهاد صبر بدهیم؟

    پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «صبر سه قسم است:

    صبر به هنگام دیدن مصیبت

    صبر بر طاعت خدا

    صبر به هنگام معصیت».

    چیستی صبر

    عام‌ترین و مهم‌ترین صفت انسانی بازدارنده «صبر» است. «صبر» در لغت عرب به معنای حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بی‌تابی و بی‌قراری دانسته‌اند.

    در فرهنگ اخلاقی، صبر عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه كه عقل و شرع اقتضا می‌كنند و بازداشتن از آنچه عقل و شرع نهی می‌كنند.

    گاهی صبر بر سختی‌ها و مصیبت‌ها و عدم اضطراب و پریشانی و حفظ سعه صدر در مقابل آن‌ها است كه به آن «صبر بر مكروهات» می‌گویند و در مقابل آن «جزع» و بی‌قراری وجود دارد. نوع شایع و رایج آن همین قسم است. صبر بر دشواری‌های جنگ «شجاعت» نام دارد و در مقابل آن «جُبن» و ترس قرار دارد. گاهی در مقابل سركشی و طغیان غضب و خشم است كه «حِلم» و «كظم غیظ» نام دارد. گاهی صبر در انجام عبادت است كه در مقابل آن «فسق» قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. گاهی صبر در برابر شهوات شكم و غریزه جنسی است كه «عفت» نام دارد و در مقابل غریزه دنیاطلبی و زیاده‌خواهی است كه «زُهد» نام دارد و در مقابل آن «حرص» قرار می‌گیرد. گاهی نیز صبر بر كتمان اسرار است كه «رازداری» نام دارد.

    نیازمندان را دریابید

    از مقدمه ای که گذشت می توان نتیجه گرفت که صبر در گرفتاری هایی نظیر فقر و محرومیت های اجتماعی و محرومیت های از نیاز های اولیه مثل خوراک و مسکن و برق و آب و گاز، از نوع صبر در مصیبت است.

    اما هنوز یک سوال باقی می ماند آیا وظیفه ما دعوت به صبر است و یا حل مشکل محرومین؟

    صبر گرچه واژه ای دینی و مفید برای آرامش در زندگی است اما باید تسکینی موقت برای افراد باشد و مرحله ایجاد مشکل تا حل آن پروسه ای کوتاه و سریع باشد. و حال آن که ما شاهدیم که اشخاص متعدد سال ها فقط به صبر دعوت شده اند بدون آنکه کسی مشکلشان را حل کند.

    نتیجه

    بهتر است بیش از آنکه از واژه صبر برای تسکین درد دردمندان استفاده کنیم در عمل کاری کنیم که آن ها از مشکلات خود فاصله بگیرند و در حقیقت تسکین عملی داده شوند.

     

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, زنان, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
    [شنبه 1396-10-30] [ 10:40:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      آموزه های دینی به مسئولین چه می گوید؟ ...

    آموزه های دینی به مسئولین چه می گوید؟

    اگر کوتاهی کردید، بپذیرید

    در این روزها دل های مردم ایران هم صدا با خانواده های داغدار و بازماندگان پهلوانان این مملکت با اشک و آه، آن دریایی های آسمانی را به دامان اقیانوس می سپارد و قلب هایشان این بار پس از حادثه پلاسکو در سال گذشته، در روزهای رو به پایان سال 96 با داغ بزرگ «سانچی» گره خورده است.

    عذرخواهی و استعفای مسئولین در حادثه

    هرچه از عظمت این مصیبت بگوییم کم است، مصیبت و بلایی که در دل دریا پدیدار شد آن هم به گونه ای که آب هم نتوانست عظمت آتش آن را خاموش کند و این بار دریا با آن عظمت و ابهتش مغلوب آتش شد.

    إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعونَ

    هیچ بنده ای به مصیبتى گرفتار نشود كه هنگام به یاد آوردن آن مصیبت «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعونَ» گوید و هنگام وقوع آن صبر کرده باشد، جز این كه پروردگار گناهان گذشته او را خواهد بخشید. و هر گاه یاد آن مصیبت افتد و این كلام را بر زبان جارى سازد، خداوند گناهانى را كه در میان این دو استرجاع (یعنی خواندن این آیه) از او سر زده، می آمرزد.

    صبر بر غم و فراغ عزیز و از دست دادن عزیز به قدری سخت است که در حدیث قدسی خداوند خود می فرماید: إِذَا وَجَّهْت إِلَى عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِكَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْییت مِنْه أَنْ أَنْصِبَ لَه مِیزَاناً أَوْ أَنْشرَ لَه دِیوَان: وقتی به بنده ی من مصیبتی رسید اگر مصیبت زده صبر کرد من خدا فردای قیامت خجالت می کشم بگویم دیوان عمل او را ترازی او را باز کنید و حساب او را ببینم1

    عده ای از بازماندگان گویا هنوز مرگ و فراغ عزیزانشان را باور نمی کنند … منتظر هستند کسی بگوید این خبر دروغ است؛ یا اشتباهی شده!

    حادثه خیلی خیلی تلخ و جانگداز است … شاید آرزو کنی ای کاش این ها همه خواب باشد. حاضری همه زندگی ات را بدهی تا عزیزانت برگردند، حتی شاید آرزوی مرگ کنی. اما افسوس … !

    تسلیتی به بازماندگان

    لحظه ای نمی توانیم خودمان را به جای شما  خانواده های داغدار بگذاریم و عمق این غم را درک کنیم … فقط می توان با بیانی از مولایمان امیر المؤمنین علیه السلام تسلّایی برای دلهایتان باشیم:

    امیرالمؤمنین علی علیه السلام در تسلیت به «اشعث ابن قیس» در مرگ فرزندش چنین فرمود: اى اشعث اگر برای پسرت اندوهناکی، چون پدر هستی این اندوه شایسته است؛ امّا اگر شكیبا باشى هر مصیبتى را نزد خدا پاداشى است.

    اى اشعث اگر صبر كنى مقدرات بر تو جارى مى شود و تو پاداش خواهى داشت و اگر ناشكیبائى و بی تابى كنى باز هم مقدرات مسیر خود را طى می كند و وزر و گناه بر تو خواهد بود.

    اى اشعث فرزندت تو را شاد می نمود در حالى كه آزمایش و امتحان بود و مرگ او تو را محزون کرد در حالى كه براى تو پاداش و رحمت است. 2

    نباید از یاد ببریم که چه بسا آنان که در حین انجام وظیفه جان به جان آفرین تسلیم می‌کنند در زمره شهیدان راه حق باشند پس شاید آتش دل را بتوان به ترنمی از کلام الله مجید التیام داد آنجا که فرمود: مپندارید آنان که در راه خدا کشته شدند، مردند. بلکه آنان زنده به حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان همواره متنعم خواهند بود: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ 3 

    برای شما بازماندگان عزیز آرزوی صبر داریم …. چرا که تنها با صبر است که انسان آرامش می گیرید، با صبر است که می توان از این آزمایش الهی نیز بیرون آمد: وَلَنَبْلوَنَّکمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمجَاهِدِینَ مِنکمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلوَ أَخْبَارَکمْ: و البته شما را مى آزماییم تا مجاهدان و صابران شما را باز شناسانیم و خبرهای [مربوط به] شما را رسیدگى کنیم. 4

    «إِنَما یوَفَى الصَابِرونَ أَجْرَهمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازه گیری و بی حد و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد. 5

    صبر بر غم و فراغ عزیز و از دست دادن عزیز به قدری سخت است که در حدیث قدسی خداوند خود می فرماید: إِذَا وَجَّهْت إِلَى عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِی مصِیبَةً فِی بَدَنِهِ أَوْ مَالِهِ أَوْ وَلَدِهِ ثمَّ اسْتَقْبَلَ ذَلِكَ بِصَبْرٍ جَمِیلٍ اسْتَحْییت مِنْه أَنْ أَنْصِبَ لَه مِیزَاناً أَوْ أَنْشرَ لَه دِیوَان: وقتی به بنده ی من مصیبتی رسید اگر مصیبت زده صبر کرد من خدا، فردای قیامت خجالت می کشم بگویم دیوان عمل او را در ترازوی باز کنید و حساب او را ببینم. 6

    سخن آخر با مسئولین

    شاید در ظاهر مقصر اصلی این ماجرا در حوزه سیاست و مسئولیتی همچون اتفاقات گذشته به وضوح روشن نشود اما مسئولین باید بدانند که سرای دیگری هم وجود دارد که در آن جا حقایق آشکار خواهد شد و دیگر همچون دنیا کسی نمی تواند مسئولیت خودش را بر گردن دیگری یا ارگان و یا حزبی بیاندازد؛  وَلا تَزِروا وازِرَةً وزر اُخری 7

    سرایی که هر کس باید پاسخگوی اعمال خود از ریز و درشت باشد و بهانه تراشی و توجیه های دنیایی کارساز نخواهد بود: « يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ، فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ* وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ 8

    با خودتان رو راست باشید؛ اگر در خلوت خود دیدید در سمتتان کوتاهی و قصوری انجام داده اید شجاعانه از ملت، از خانواده های داغدار عذرخواهی کنید و با استعفای خود و سپردن آن منصب به انسان های تواناتر مرحم اندکی باشید برای سیلاب غم ابدی ایجاد شده ی بازماندگانی که عزیزانشان دیگر کنارشان نیستند.

    پی نوشت:

    1- کافی، ج3، ص 224

    2- نهج البلاغه (فیض الاسلام)، حکمت شماره 283، صفحه 1227

    3- آل عمران، 169

    4- محمد، ۳۱

    5-زمر، 10

    6- بحارالانوار، ج 79، ص 116

    7- انعام، 164

    8- زلزال،

     

    موضوعات: احادیث, بزرگان, اجتماعی, علمی, اخلاقی, خانواده, قرآن, تبلیغ
     [ 10:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      چگونه در کسب و کار دنیا تعادل برقرار کنیم؟ ...

    آیت الله مکارم شیرازی:
    #چگونه در کسب و کار دنیا تعادل برقرار کنیم؟
    در روایت آمده است که تا آنجا که مى توانید از فکرهاى دنیوى فراغت پیدا کنید و خیال نکنید که اگر سراغ آخرت بروید از دنیا باز مى مانید، چراکه: اوّلا، خداوند به «وُدّ و رحمت» قلوب بندگان را منقاد و مطیع چنین شخصى مى کند، یعنى سیل عواطف مردم به سوى شخصى که به سمت خدا رفت سرازیر مى شود، و آن شخص با اقبال مردم روبه رو مى شود.
    * تعادل در کسب دنیا
    قال (علیه السلام): «تَفرَّغوا مِنْ هُمومِ الدُّنیا ما اسْتَطَعْتُم فاِنَّهُ مَنْ أَقْبَلَ عَلَى اللهِ تعالى بِقَلْبِه جَعَلَ اللهُ قُلوبَ الْعِبادِ مُنْقادَةً اِلَیْهِ بِالْوُدِّ وَ الرَّحْمَةِ، وَ کانَ الله اِلَیْهِ بِکُلِّ خَیْر أَسْرَعُ».
    از احادیث است که: «هرچه مى توانید از سرگرمی هاى دنیا خود را رها کنید، پس به درستى که هرکس با قلبش متوجّه خدا شود، خداوند محبّت و رحمت مردم را متوجّه او مى کند و خداوند سریع تر از هر چیزى به او خیر مى رساند».
    مخاطب این حدیث کسانى هستند که وقتى به آنها گفته مى شود که چرا در انجام وظایف الهى کوتاهى مى کنید و عبادت را خوب انجام نمى دهید، و چرا به کار آخرت نمى پردازید و فقط غرق در دنیا هستید؟ در پاسخ مى گویند: چه کار کنیم، گرفتاریم، از کسب و کار مى مانیم.
    هموم دنیا در این حدیث به معناى غم و غصّه نیست، بلکه به معناى آن چیزى است که انسان را مشغول مى کند; بنابراین معناى روایت این است که تا آنجا که مى توانید از فکرهاى دنیوى فراغت پیدا کنید و خیال نکنید که اگر سراغ آخرت بروید از دنیا باز مى مانید، چراکه: اوّلا، خداوند به «وُدّ و رحمت» قلوب بندگان را منقاد و مطیع چنین شخصى مى کند، یعنى سیل عواطف مردم به سوى شخصى که به سمت خدا رفت سرازیر مى شود، و آن شخص با اقبال مردم روبه رو مى شود.
    ثانیاً، اینکه خداوند چنین کسى را به سرعت به خیر و سعادت مى رساند.
    مردم سه گروهند:
    گروه اوّل: که بیشتر اینگونه اند کسانى هستند که بیشتر زندگى آنها صرف دنیا مى شود.
    گروه دوم: کسانى که گمان مى کنند دنبال زندگى نرفتن و سربار جامعه شدن فضیلت است.
    گروه سوم: کسانى که معتدل و بر جادّه مستقیم هستند و به مقدارى که حفظ آبرو کنند و آبروى جامعه اسلامى نرود، دنبال تلاش و فعالیّت مى روند که در احادیث آمده این تلاش هم جزء آخرت به حساب مى آید.
    شخصى نزد امام صادق (علیه السلام) آمده و عرض کرد: مى ترسم دنبال دنیا و کسب و کار بروم و دنیا پرست بشوم؟ امام (علیه السلام) فرمود: این پولى که بدست مى آورى براى چیست؟ گفت: انفاق فى سبیل الله مى کنم، حج بجا مى آورم، صله رحم مى کنم و خانواده خود را آبرومند نگه مى دارم. حضرت فرمود: این دنیا نیست که تو خیال مى کنى، بلکه این آخرت است، ظاهرا دنبال دنیا هستى؛ ولى هدفت آخرت است.

    موضوعات: تبلیغ
    [چهارشنبه 1396-10-27] [ 12:19:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      روشهای تربیتی ...

    #روشهای تربیتی
    برای سازندگی و تربیت روش هایی هست:
    1- با شعارها داغ کردن و با تلقین حرارت دادن
    2 - شاخ و برگ دادن و در سطح کاویدن
    3- به دوش کشیدن و بغل کردن
    4 - کلیدها و ملاک ها و روش ها را بدست دادن و روشنی دادن و ریشه دادن و زنجیرها را باز کردن. و این پیداست که با این روش آخر زودتر به نتیجه میرسیم و بهره های عظیم تری بدست می آوریم. آن ها که داغ شده اند، با عوض شدن محیط، زود سرد می شوند و در برابر طوفان ها برگ می ریزند و هنگام تنهایی، نه تنها نعش می شوند و می مانند بلکه هم چون بچه های لوس که بغلی شده اند، همین که زمینشان بگذاری نق میزنند و دراز می شوند و میخوابند.

    ما افراد را مثل استخری به آب بسته ایم، به جای آن که همچون چشمه ای کاویده باشیم و این است که آنها به مرور زمان رنگ عوض میکنند و کرم ور می آورند. آخر نمی شود آنها را از هوس هایی که در خونشان ریخته و در اعماقشان ریشه دارد با چند شعار اخلاقی و مقداری نصیحت، جدا کرد. چگونه می شود آنها را از عشق ها و غریزه ها و حرفها و وسوسه ها و از حب نفس و ثروت و لذت و قدرت و ریاست و شهرت رها کنیم؟ مگر هنگامی که به یک عشق بزرگتر رسانده باشیم. این طبیعی است هر کس مهم را فدای مهم تر میکند و محبوب را در راه محبوب تر می گذارد. من جوانی را سراغ داشتم سخت وابسته ی لباس و قیافه اش بود، حتی وسواسی داشت که پارچه اش از کجا باشد و دوختش از فلان و مدلش از بهمان. برای دوستی با او همین بس بود که از لباسش و اتویش و قیافه اش تحسین کتی و یا از طرز تهیه ی آن چیزی بپرسی.

    او عاشق ظاهرسازی و سر و وضع مرتب بود و به این خاطر از خیلی ها بریده بود… تا این که عشقی بزرگ تر در دلش ریخت و با دختری آشنا شد و با هم سفری کردند و در راه تصادفی.

    جوانک در آن لحظه ی بحرانی از رنجهای خودش فارغ بود و خودش را فراموش کرده بود و به محبوبه اش می اندیشید و سخت به او مشغول بود.

    او به خاطر پانسمان محبوبش به راحتی لباس هایش را پاره می کرد. زخم ها را می بست و راستی سرخوش بود که خطری پیش نیامده.

    هنگامی که عشقی بزرگتر دل را بگیرد عشق های کوچک تر نردبان خواهند بود. ما با همین توضیح می توانیم راز فداکاری هایی را که در تاریخ آمده و به افسانه می ماند، کشف کنیم و حقیقت آن واقعیت ها را بیابیم که چگونه ابراهیم از اسماعیلش میگذرد و خیلی ها از جانشان، آن هم در روی سنگهای داغ و در زیر تازیانه ها و در کنار شکنجه ها؟

    آندره زیگفرید در فصل آخر کتاب روح ملت ها میگوید: «بعضی از حادثه ها را عشق میفهمد اما عقل از تحلیل آن عاجز است. و به داستان ابراهیم اشاره می کند و نتیجه می گیرد که عقل زبان عشق را نمیفهمد».

    این نتیجه گیری کاملا اشتباه است و این اشتباه از آنجاست که او عقل فارغ را با عشق عاشق می سنجد، در حالی که باید عقل عاشق را با عشق سنجید.
    ______________________________________

    منبع : سلسله مباحث تربیتی استاد علی صفایی حائری (عین-صاد) بر گرفته از کتاب مسئولیت و سازندگی

    15161755921548313415971833392238251353418215666136.jpg

    موضوعات: تبلیغ
     [ 11:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      توصیه های اخلاقی سه گانه مخصوص خانم‌ها ...

    #توصیه های اخلاقی سه گانه مخصوص خانم‌ها
    زینت و آراستگی لباس و چهره سبب می شود زیبایی طبیعی و جمال خدادادی بیشتر بدرخشد و زن را در دیده همسرش زیباتر جلوه دهد و کشش و علاقه مرد نسبت به خود را دو چندان سازد.
    قال الصادق علیه السلام :…لَا غِنَى بِالزَّوْجَةِ فِیمَا بَیْنَهَا وَ بَیْنَ زَوْجِهَا الْمُوَافِقِ لَهَا عَنْ ثَلَاثِ‏ خِصَالٍ‏ وَ هُنَّ صِیَانَةُ نَفْسِهَا عَنْ کُلِّ دَنَسٍ حَتَّى یَطْمَئِنَّ قَلْبُهُ إِلَى الثِّقَةِ بِهَا فِی حَالِ الْمَحْبُوبِ وَ الْمَکْرُوهِ وَ حِیَاطَتُهُ‏ لِیَکُونَ ذَلِکَ عَاطِفاً عَلَیْهَا عِنْدَ زَلَّةٍ تَکُونُ مِنْهَا وَ إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَةِ وَ الْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ لَهَا فِی عَیْنِهِ 1‏
    امام صادق علیه السلام فرمودند: زن نسبت به شوهر سازگار خود از سه چیز بی‌ ‏نیاز نیست که عبارتند از:
    برخی از بانوان برای مجالس بیرون از منزل و دعوتی ها خود را می آرایند ولی در درون منزل هماره در لباس آشپزی و غیر مرتب در رفت و شداند. این دسته از زنان غافل اند که آنان پیش از اینکه کلفت و خدمتگزار خانه باشند بانو و مونس و انیس مرداند و بایستی همه موجبات آرامش و شادمانی مرد از جمله، حسن هیأت و آراستگی را در خود فراهم سازند.
    برای سازگاری زن و شوهر سه نکته مهم را باید زن رعایت کند:
    1- صِیَانَةُ نَفْسِهَا عَنْ کُلِّ دَنَسٍ :
    خود را از هر پلیدی حفظ کند ؛ یعنی عفت و پاکدامنی خود را در تمام مصادیقش رعایت کند.
    در رابطه با موضوع عفت و پاکدامنی سخن بسیار است و مصادیق بسیار مختلفی دارد؛ از خودنمایی زن گرفته تا اجتناب از خلوت با جنس مخالف و حفظ حیا و کنترل نگاه و افکار.
    در این صورت است که مرد اطمینان قلبی پیدا می‌کند و در هر شرایطی و در محیط کار و در فضای خارج خانه، آسودگی خاطر دارد و با آرامش خیال به وظایف اجتماعی و اقتصادی خود عمل می‌کند.
    رعایت مصادیق پلیدی و حفظ عفت و پاکدامنی را از زبان آیات و روایات یادآور می شویم؛
    خداوند متعال در قرآن کریم در رابطه با نهی از خودنمایی می‌فرماید: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ ….. لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها و زنان مؤمن را بگو ….. زینت و آرایش خود جز آنچه قهرا ظاهر مى ‏شود (بر بیگانه) آشکار نسازند. 2
    و نیز پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله در رابطه با خلوت با جنس مخالف این گونه می فرمایند: پیامبر خدا می‌فرماید: ُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ. هرگاه مرد و زنی (نامحرم) در مکانی خلوت کنند سومین نفرشان شیطان است. 3
    در رابطه با اهمیت موضوع حیا داریم که امام صادق (علیه السلام) می ‌فرمایند: لَا‌إِیمَانَ لِمَنْ لَا حَیَاءَ لَهُ.کسی که حیا ندارد ایمان ندارد. 4
    2- وَ حِیَاطَتُهُ‏ لِیَکُونَ ذَلِکَ عَاطِفاً عَلَیْهَا عِنْدَ زَلَّةٍ :
    و مواظبت زن بر امور خانه تا در وقت اشتباه زن، عطوفت مرد به او را پوشش دهد.
    حیاطت از احاطه، نظارت و مواظبت معنی می دهد. و به قرینه قسیم بودن با جمله پیشین. بیانگر پیامی وسیع تر از عفاف و حریم شخصی است و چه بسا مقصود آن باشد: زن نقش وزیر را داشته باشد و بر همه امور خانه و دارایی و آبروی مرد نظارت کند و از به خطر افتادن آن مواظبت و حراست کند از ولخرجی و بی مبالاتی و اسراف در هزینه خانواده بپرهیزد و سعی و اهتمام خود را در ایجاد آرامش و رونق خانه، بکار گیرد دلسوزی زن نسبت به خانه و مرد، شوهر را نسبت به همسر، مهربان و عطوف و مطمئن می سازد و اگر هم مبادا در حوزه اختیارات او اشتباهی رخ دهد و خسارتی متوجه خانه گردد نه تنها مرد او را متهم نمی سازد که به جانبداری از او برمی خیزد و اشتباه او را می بخشد.
    علی(علیه السلام) فشرده دست بودن زن را حسن و به سود مرد شمرده و فرموده است: «و اذا کانت بخیلة حفظت مالها و مال بعلها؛ و هر گاه بخیل باشد مال خود و شوهرش را حفظ می کند. 5
    3- و إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَةِ وَ الْهَیْئَةِ الْحَسَنَةِ لَهَا فِی عَیْنِهِ:
    زن به شوهرش اظهار علاقه و محبت کند و خود را در چشم شوهر زیبا نماید و با عشوه و دلربایی خود را به مردش عرضه کند.
    خلابه، پیامی بیشتر از ابراز بدون تکلف و ریا دارد. و دلالت دارد، که ابراز محبت زن بایستی با دلدادگی و لطف و دل فریبی همراه باشد، تا دل همسرش را به چنگ آورد و قلب او را در تور عواطف و لطف و صفای خود پایبند سازد.
    برخی از بانوان برای مجالس بیرون از منزل و دعوتی ها خود را می آرایند ولی در درون منزل هماره در لباس آشپزی و غیر مرتب در رفت و شداند. این دسته از زنان غافل اند که آنان پیش از اینکه کلفت و خدمتگزار خانه باشند بانو و مونس و انیس مرداند و بایستی همه موجبات آرامش و شادمانی مرد از جمله، حسن هیأت و آراستگی را در خود فراهم سازند.
    پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله در رابطه با خلوت با جنس مخالف این گونه می فرمایند: پیامبر خدا می‌فرماید: ُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ. هرگاه مرد و زنی (نامحرم) در مکانی خلوت کنند سومین نفرشان شیطان است.
    زینت و آراستگی لباس و چهره سبب می شود زیبایی طبیعی و جمال خدادادی بیشتر بدرخشد و زن را در دیده همسرش زیباتر جلوه دهد و کشش و علاقه مرد نسبت به خود را دو چندان سازد.
    کلام آخر
    اسلام مخالف زیبایی و جمال و خودآرایی نیست، آنچه باید مورد دقت و توجه قرار گیرد آن است که نهایت این جمال و زیبایی و فریفتگی را در مقابل چه کسی بروز دهد؛ در مقابل کسی که نقش همسری او را دارد.
    پی نوشت:
    1- تحف العقول، النص، ص: 323
    2- نور ـ 31
    3- محمد بن علی بن بابویه، من لا یحضره‌الفقیه، ج‏3، ص 252
    4- الکافی، ج‏5، ص 30
    5- نهج البلاغة، حکمت 234

    موضوعات: تبلیغ
     [ 11:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت