تقریرات درس خارج اصول
حضرت آیت الله سیّد محمّدرضا مدرّسی طباطبایی یزدی دامت برکاته
دوره‌ی دوم ـ سال سیزدهم ـ سال تحصیلی 96 ـ 1395
جلسه دهم ـ سه‌شنبه 6/7/95

تعیین اصل عند التعارض

مقصود از تعیین اصل این است که با غمض عین از ادله‌ی خارجیه به گونه‌ای که فقط دلیل حجیت خبر مدّ نظر باشد، (دلیل حجیت خبر می‌تواند سیره‌ی عقلاء، آیه‌ی نبأ، خبر متواتر و… باشد) ببینیم اقتضاء دلیل حجیت عند التعارض چیست؟ آیا آن‌گونه که مشهور می‌گویند تساقط است یا حجیت احدهما علی سبیل التخییر است یا حجیت احدهما علی سبیل التعیین است و یا حداقل خبرین متعارضین، نفی ثالث می‌کند؟ کدام‌یک از این امور است؟

البته با قبول اخبار علاجیه تأسیس این اصل خیلی مفید فایده نیست، بلکه اصلاً فایده‌ای در بحث تعارض اخبار ندارد؛ زیرا با دلیل اجتهادی نوبت به رجوع به اصل نمی‌رسد.

البته ممکن است کسی بگوید حتی با ملاک‌های اخبار علاجیه با رعایت مرجحات، ممکن است دو روایت همسنگ شوند و لا یفضل واحدة منهما علی الاخری، حال در اینجا چه باید کرد؟ می‌گوییم در اینجا نیز باید قاعده‌ای برای این حالت درست کنیم ولی با آن قاعده فرق می‌کند؛ یعنی اکنون که با اخبار علاجیه این دو روایت همچنان تعارض دارند باید دید مرجع چیست، ولی این با موضوع سابق فرق می‌کند؛ یعنی با وجود آنکه ما از اصل اولی عدول کردیم و دوباره به یک تعارض برخورد کردیم، ولی این تعارض ثانوی با آن تعارض اولی متفاوت است.

آری، اگر بحث در تعادل و ترجیح را قدری اوسع از تعارض خبرین قرار دهیم و استطراداً غیر خبرین دالّ بر حکم کلی را نیز مورد نظر قرار بدهیم که مورد نیاز هم می‌باشد، بحث از اقتضای اصل اولی می‌تواند مفید باشد، مانند خبر ثقه در موضوعات بنابر این فرض که آن را حجت بدانیم، یا بیّنه در موضوعات که همه قبول دارند. حال اگر بیّنه‌ای بر امری قائم شود و بیّنه‌ی دیگری معارض او قائم شود، (علی وجه التناقض او التضاد، ذاتاً او عرضاً) اخبار علاجیه در این صورت ربطی به بیّنه‌ای که قائم بر موضوعات می‌شود ندارد. از این جهت اگر بررسی کنیم و ببینیم مقتضای اصل در تعارض ادله از جمله خبر (خبر در موضوعات) چیست، می‌تواند مفید باشد.

یا اگر فرض کردیم ظاهر دو آیه با همدیگر تنافی دارد، یا ظاهر دو خبر متواتر با هم تنافی دارد، بحث از مقتضای اصل می‌تواند مفید باشد. کما اینکه اگر بحث شود در تعارض یدین (که چیزی تحت استیلای دو ید یا چند ید باشد) مقتضای اصل چیست، این بحث مفید فایده خواهد بود.

به هر حال این بحث که اصل عند تعارض چیست، اولاً و بالذات مربوط به تعارض خبرین است و عمدتاً هم مربوط به تعارض خبرینی است که ظنّی السند و ظنی الدلالة است. عمده‌ی فقه نیز مبتنی بر اخباری است که ظنی السند و ظنی الدلالة است و خبر قطعی السند در فقه خیلی کم است (اعم از اینکه خبر قطعی السند به واسطه‌ی تواتر قطعی شده باشد یا به قرائن) کما اینکه خبری که قطعی الدلالة باشد، یا نیست یا اگر باشد خیلی محدود است.

بنابراین بحثی را که بیان می‌کنیم «مقتضای اصل چیست» در غیر موارد موضوع اخبار علاجیه است.

برای اینکه استطراد بحث نیز روشن شود می‌گوییم:

به طور کلی دو دلیل مفروض، ممکن است هر دو لفظی باشند یا یکی لفظی و دیگری غیر لفظی و ممکن است هردو غیر لفظی باشند. قبلاً اشاره‌هایی در رابطه با دو دلیل غیر لفظی و وقوع یا عدم وقوع تعارض در آن کردیم که به همان اکتفا می‌کنیم.

در اینجا مقصودمان از دو دلیل، دلیلینی است که لفظی هستند مانند قرآن کریم، خبر، بیّنه و امثال این‌ها. گاهی دو یا چند دلیلی که مورد نظر هستند، هر دو قطعی السند و الدلالة هستند، در چنین جایی احتمال تعارض وجود ندارد؛ چون شارع مقدس قطعاً متناقض یا متضادّ حرف نمی‌زند و این از واضحات است. پس دلیلینی که قطعی السند و الدلالة باشند اصلاً جای بحث و جای تعارض نیست.

اما ممکن است دو دلیل، قطعی السند و ظنی الدلالة باشند؛

فرض کنید ظاهر آیه‌ای از قرآن کریم با ظاهر روایت متواتری تنافی داشته باشند، (هرچند چنین حالتی عملاً وجود خارجی ندارد). قرآن کریم ظنی الدلالة است چون از ظهورات است، روایت نیز ظنی الدلالة است چون ظهور است، قرآن کریم قطعی السند است و خبر متواتر هم قطعی السند است. در اینجا بلا شبهه دو دلالت‌ها با تعارض سقوط می‌کنند؛ زیرا حجیت ظهورات، مستند به سیره‌ی عقلائیه است، سیره‌ی عقلائیه هم در جایی است که دو ظهور با یکدیگر تنافی نداشته باشند، اگر دو ظهور با یکدیگر تنافی داشته باشند عقلاء به آن اعتنا نمی‌کنند، لذا کالعدم خواهند بود، حال یا رجوع به دلیل دیگری می‌شود یا رجوع به اصل عملی می‌شود …

موضوعات: انقلاب
[چهارشنبه 1396-03-31] [ 11:23:00 ق.ظ ]